حقیقت منجمد·۵ سال پیشکلبهدرست یادمه هوا خیلی سرد بود و لامپ های خونه رو خاموش کرده بودیم در حالی که دستم می لرزید و شاش شدیدی داشتم در آن موقع سال شبی دو الی سه دفع…
حقیقت منجمد·۷ سال پیشبازگشتاین مدتی زیادی که نبودم عده محدودی از شما عزیزان که مخاطب بنده هستید و به چرندیات بنده علاقه مند عرض شود چیزهای زیادی برای گفتن دارم و اگر خدا توفیق بدهد بصورت رندوم و پیوسته تولید چرند و محتوای کسمغزی از نوع دیگر خواهیم کرد تا هم بنده یه زری زده باشم و تجربیات خودم را شریک سازم هم شما به اطلاعات معیوب تان خون تازه ای با مطالعه مطالب پربار بنده جان تازه ببخشید
حقیقت منجمد·۸ سال پیشبرای مابه قدر فهم تو کردند وصف دوزخ راکه مار هفت سر و عقرب دو سر داردخدای خواهد اگر بنده را عذاب کندز مار و عقرب و آتش گزنده تر دارد
حقیقت منجمد·۸ سال پیشچند حرف برفی پدرم تعریف می کرد آن قدیما برف مثل الان بازی و سرگرمی نبود تا عده ای کشاورز خوشحال شود عده ای شهر نشین برود برف بازی کند یا در پیست اسکی خودی نشان دهد، بلکه آن زمان واقعا زندگی ها فلج می شد حتی در مناطق کوهستانی ماه ها راه بندان بود هیچ جوبنده ای جرات خارج شدن از آن وضع را نداشت، با مکثی ادامه می دهد: آن زمان امکانات خیلی کم و مردمان ج...
حقیقت منجمد·۸ سال پیشمهمانخونه فامیل رفتن سرزدن امروزه بنا به شرایط خیلی پیچیده ای که به وجود آمده و زندگی تجملاتی خود یک صبر ایوب لازم داره، بعد چند ساعت خونه میزبان معذب نشستن و تا فی خالیدون دیگر اقوام رو تعریف کردن و مرور گذشته و حال و آینده با چاشنی انتقادی از سیاست دولت مقایسه اش با اروپا و اینکه ما جهان سومی هستیم ابر قدرت های خبیث نمی گذارد ما پیشر...
حقیقت منجمد·۸ سال پیشسلام تاکسیپدر نامرد یک دفعه زمان قرار جلو انداخت و زنگ زد که زودتر بیا طرف شاشش تنده یه وقت نپره زود خودت رو برسون، منم دست پاچه شدم سریع سه سوت شلوار و پیراهن و جوراب هول هولی پوشیدم د بدو، وسط راه که می دویدم متوجه شدم دکمه های خشتک شلوارم رو نبستم و دکمه های پیراهنم رو تابه تا بستم، چون مسیر دور بود سه تا ماشین باید سوار می شدم فرصد نکرد...
حقیقت منجمد·۸ سال پیشروز پرستار هرکسی برای تجسم و کد بندی ذهنش برای هر چیزی یک ذهنیت تصویری دارد شاید این عدد اش به میلیونها برسد، نمونه عینی اش همین روز پرستار از کودکی با ترانه (الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی ) آشنا شدم همیشه تصور من این بود اگر مریضم بش...
حقیقت منجمد·۸ سال پیشزندگیبنا به روز نوشت های زندگی ارهم و درهم فعلی نباید توقع داشت همه مقاله نویس یا مهندس نرم افزار باشد یا هم پیشنهادهای عالی جلو پادتون بزاره بگه ببین رفیق تو اشرف مخلوقاتی بیا این دئین که به گردن توست اداکن، با کمی راحتی نویسی می شود از زندگی زیبای سرمایه داری گفت یا از بد بختی نداری، چه می دونم از خوشگلی دختر همسایه از عذاهای مادر بزرگ صد ساله تون یا از ترشی سیر ده ساله پ...