نارثیث·۵ ماه پیشMy P.ASometimes when I see that pictures with her I feel I wanna live forever because she's my elixir of immortality , Makes me want to enjoy the…
نارثیث·۵ ماه پیشروح من بودندمن برگشتم. به کجا؟ به خانه؟ آنجا دیگر جایی برای تو نیست ، گلها کجاست؟ رهایشان کردم کنار همان خانه . چرا اینکار را کردی؟ خواستم برای آخرین…
نارثیث·۵ ماه پیشPenne Alfredo pastaابتدایی بودم که تازه یاد گرفته بودم بخونم و بنویسم از ذوق همه کتاب ها و روزنامه ها را نوکی میزدم و دست و پا شکسته میخوندم . یک روز کتاب آشپ…
نارثیث·۶ ماه پیشدو حرفغم راهی است به سمت نیستی ، اگر روزی میتوانستم از زندگی دست بکشم قطعا غفلت نمیکردم . نمیدانم این حجم از غم چگونه در دو حرف تعریف شده اما م…
نارثیث·۶ ماه پیشمخلوطحدودا سی دقیقه است میخواهم بنویسم اما تمرکز ندارم و هر چند هزار کلمه که هجوم اورده بودند فرار می کنند. ادامه می دهم تا شاید بازگشتند اما زم…
نارثیث·۸ ماه پیشدال ر دالهمه کلمات درونم در بند اسارت اند باید بنویسم تا آن احساس درد را به زبان بیاورم اما هنگامی که شروع به نوشتن میکنم تنها خودم را در دنیایی سفی…
نارثیث·۸ ماه پیشمنم منم منمبچه که بودم ازم پرسیدن بزرگترین آرزوت چیه؟ همیشه میگفتم رئیس یه کارخونه باشم شاید اگر الان هم کسی از من بپرسد بزرگترین آرزوت چیه پاسخ من تک…
نارثیثدرسَکّو!·۸ ماه پیشقبلا ، بیشتر. الان نیست؟چندین سال قبل ، کمی مانده به عید نوروز با احساسی خاص برای خرید لباس های جدید بیرون میرفتیم و برای آنکه هر چه سریع تر آنها را بپوشیم طاقتمان…
نارثیث·۱ سال پیشمامان ، شیشه شکسته!_ میگن یه پسره نزدیک خونه نرگس خانوم اینا کشته شده + حتما از این کل کلای بین پسرا بوده مثل چند سال پیش که پسره با یه ضربه چاقو فوت کرد_ نمی…
نارثیث·۱ سال پیشبسه دیگه!همه چیز بهتر شده بهترین حس دنیا را دارم اما هنوز ته قلبم چیزی مرا آشفته می کند گویی مجنونم را نیمه شب کشتهام ، میخندم حتی تظاهر به افسردگی…