یه نویسنده چه جوری برای خواننده ش سنگ تموم می ذاره؟ اینجوری:
مقدمه:
خیلی دقیق نمی دونم قراره با این مطلب، چی بگم. ولی خُب سعی خودم رو می کنم که یه چیزی بگم که به درد بخوره. اول به درد خودم، دوم هم به درد خودم! من کی ام که واسه ی شما نسخه بپیچم. اگر خیلی مردم برم یه فکری به حال خودم کنم که کلام پس معرکه است!
به این دو تا کیلومتر نگاه کنید:
یک:
کیلومتر خالی بندی، با اینکه هیچ فایده ای به جز پر کردن جای خالی کیلومترِ اصلیِ از بین رفته رو نداره، خریدار بیشتری داره! آخه چرا؟!
چون:«کیلومتر راست راستکی، هفده برابر کیلومتر خالی بندی قیمت داره!»
به کیلومتر خالی بندی، بیست و دو نفر امتیاز دادند که نتیجه ش شده چهار ستاره از پنج ستاره! ولی به کیلومتر راست راستکی، چهار نفر امیتاز دادند که نتیجه ش شده دو و نیم ستاره از پنج ستاره!
حالا یکی بگه آخه چرا کیلومتر خالی بندی که هیچ کاربرد خاصی نداره، ستاره های بیشتری گرفته؟!
چون:«نسبت به پول کمی که خریدار براش پرداخت می کنه، انتظارات بیشتری را برآورده می کنه!»
دو:
کسی که کیلومتر خالی بندی می ندازه روی موتورش، کیه؟
کسی که کیلومتر راست راستکی می ندازه روی موتورش، کیه؟
سه:
نکنه حکایت پرطرفدارتر بودن اون کیلومتر خالی بندی یا دکوری، همون حکایت پرطرفدارتر بودن آدمای خالی بندی و دکوری باشه. آیا می دونستید از هر چهل انسانی که بر روی کره ی زمین زندگی می کنند، یک نفر کیم کارداشیان رو دنبال می کنه؟! حالا دیدید برای چی می گفتم:«بپا زردی نگیری!»
نکنه حکایت ستاره های کمترِ کیلومترِ اصلی، همون حکایت کم طرفدار بودن آدم حسابیا باشه!
چهار:
خوش به حال اون آدمایی که کیلومترشون سالمه، حواسشون به سرعتشون است. هر از چند گاهی یه نگاه به کیلومترشون می ندازن، اگر سرعتشون پایین باشه، یه کم بیشتر گاز می دن و سرعتشون رو بیشتر می کنند و اگر سرعتشون زیاد باشه، یه کم گازشون رو شل می کنند و سرعتشون رو میارن پایین، تا خدای نخواسته براشون اتفاقی نیفته!
بدا به حال اون آدمایی که کیلومتر براشون مهم نیست و از سرعت ایمن چیزی نمی دونند. اینقدر تخته گاز می رن که آخرش یا موتور می سوزونند یا یه جایی وسط راه، معلق می زنند! حالا اگر اینا فقط به خودشون صدمه می زدند، بازم یه حرفی. یه موقع هایی اینا جون سالم به در می برند ولی اونی که پرشون به پر اینا گرفته، نه!
پنج:
کیلومتر خیلی مهمه. کیلومتره که بهت می گه کجای کاری! کیلومتره که بهت می گه تا الان چقدر از مسیر رو طی کردی، چقدرش مونده! کیلومتره که بهت می گه سرعتت میزونه یا نامیزون! از کیلومترت چه خبر عمو؟! ای کاش از فردا، هر کس بهم می رسید، به جای اینکه ازم بپرسه؟«حالت خوبه؟»، می پرسید:«از کیلومترت چه خبر؟!»
مطلب قبلیم:
قانون های غیر اساسی که تا اینجای کار از سوی دوستان عزیز، وضع شده است:
یادش به خیر: مهم نیست کی نوشتمش!
بلغوریات قدیم!: پنج مطلب دومم در ویرگول.
روزی خواهد آمد که در آن روز همه چیز درست می شود!
نگذارید ویرگول از ویرگولیت بیفتد!
رئیس جمهوری که باید میوه فروش می شد!
نابغه ریاضی جهان یا درویش روسی؟!
حُسن ختام: