پنج سال پیش این یادداشت را دربارهی ماهواره نوشتم:
به این سپرهای قدیمی و عتیقه نگاه کنید:
حالا به این آنتنهای ماهواره نظری بیندازید:
دیدید؟! سپر هنوز همان سپر و جنگ هنوز همان جنگ است. فقط زمین جنگ بینهایت گستردهتر و تاکتیکهای رزم، بینهایت دشوارتر و پیچیدهتر شده است.
حالا دیگر دشمن به جای آنکه نفراتش با یک دست این سپر را نگه دارند و با دست دیگرشان شمشیر و یا نیزه را و به کشورگشایی بپردازند، حیلهای به خرج داده است که میتواند با آن شهروندان هر کشوری که اراده کند را، بدون هیچگونه جیره و مواجبی، به عنوان افراد پیادهنظام لشکر خودش به استخدام در بیاورد و کشورشان را به دست خودشان فتح کند!
سِپَر نام جنگافزاری دفاعی است که در گذشته جنگجویان برای پاسداری از خود در گرماگرم نبرد از آن بهره میبردهاند. (به نقل از علّامه ویکیپدیا!)
جالبتر آنکه این سپر خیلی هم محکمتر و اساسیتر از آن سپرهای قدیمی عمل میکند. دشمن دیگر به جای مخفی کردن شمشیر و نیزهاش در پُشت این سپر، افکار و اهداف شومش را در پُشت آن مخفی میکند. دیگر دشمن با دادن این سپر به دست نیروهای خودش، جان آنها را به خطر نمیاندازد و به سربازان خودش برای قرار گرفتن در پُشت این سپر حقوق نمیدهد. بلکه این سپر را به دست نیروهای طرف مقابل میدهد و کاری میکند که آن نیروها بدون هیچگونه حقوقی، حتی خیلی قدرتمندتر و با ارادهتر از سربازان دشمن، به جنگ با خودشان بپردازند و تا جایی که میتوانند از خودشان تلفات بگیرند و حتی کشور خودشان را به دست خودشان و به نفع دشمن فتح کنند!
آن بخش از لشکر خودی که این سپر جادوییِ هدیه از طرف دشمن را به دست گرفتهاند، به رایگان و با تمام توان به دفاع از مواضع دشمن و حمله بر علیه مواضع دوست میپردازند.
بنده چند تا از مشخصههای واضح کسانی که این سپر جادویی را به دست دارند میآورم، بقیه را هم اگر خواستید شما در قسمت نظرها بیاورید:
از عقدهی حقارت شدیدی رنج میبرند. ایران را سرزمین سیاهیها، بدبختیها و ناامیدیها میدانند!
از عبارت «کار خودشان است» زیاد که چه عرض کنم، در هر فرصتی که پیش بیاید، استفاده میکنند!
از آخوند، بسیجی و سپاهی که خار چشم دشمن است، با شدت بیشتری از دشمن، ابراز تنفر میکنند!
ادعای استقلال فکری میکنند ولی مو به مو، پرده به پرده و تو به تو، حرفهای دشمن را تکرار میکنند!
برای کشتههای مشکوک دل سوزانده و اشک تمساح میریزند ولی برای کشتههای واقعی ککشان نمیگزد!
ادعا میکنند که مخالفانشان شستوشوی مغزی شدهاند و آنها اجازه ندادهاند که مغزشان را کسی بشوید!
ادعای گفتوگو دارند ولی همین که در گفتوگو کم میآورند به تمسخر، توهین و فحاشی متوسّل میشوند!
ادعای آزادیخواهی میکنند ولی تعریفشان از آزادی، در حقیقت همان اسارت و تعریف دشمن از آزادی است!
از میانهای حرفهای شما، چیزهایی را استخراج و به چیزهایی ربط میدهند که یک وزیر ارتباطات هم از ربط آنها عاجز میماند!
محتویات کتاب"هنر همیشه بر حق بودن" و یا " ۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید" اثر "آرتور شوپنهاور" را نخوانده از حفظ هستند!
برای کشته شدن یک مورچه دنیا را روی سر همه خراب میکنند ولی اگر پایش برسد خودشان اسلحه به دست میگیرند و هر کسی که صلاح بدانند را میکشند!
هیچ نور و کورسوی امیدی در نوشتههایشان دیده نمیشود. پس از خواندن چند یادداشت و نظر از آنها فرد به خودکشی و حتی دیگرکشی تمایل پیدا میکند!
زیاد از کلمهی مردم استفاده میکنند و ادعا میکنند که برای مردم و کشورشان دل میسوزانند ولی در عمل برای دشمنان مردم و دشمنان کشورشان دل میسوازانند!
سرسخت ادعا میکنند که تحت تاثیر شبکههای بیگانه نیستند ولی دقیقاً در همان روزی که آنها فراخوان میدهند در خیابان حاضر میشوند و طبق آموزشهای آنها عمل میکنند!
بدون تردید در زیر این یادداشت، نظری تمسخرآمیز، آخرین قیمت دلار، فهرست کشتههای تقلّبی، فهرست مشکلات یک قرن اخیر کشور و یا چیزی کاملاً بدون ارتباط با متن خواهند نوشت!
واکنشهای این دوستان گاهی چنان متوهمانه، سورئال، فانتزی، جالب، عجیب، حیرتآور و غیر قابل باور است که انگار بزرگ شده مریخ هستند. واکنشهایی مانند آنچه Anti Zio[nism] عزیز از آن سخن میگوید:
جالبه، عکس پروفایل بنده که یه مدت پرچم "اسقاطیل در ..." بود انقدر به بعضی ایرانیا برخورده که به خود اسرائیلی ها و آمریکاییها نخورده... مدتها با همون پروفایل و نام کاربری "against the Israeli parasites" (مخالف اسرائیلیهای انگل) تو سایتهای آمریکایی و صهیونیستی کامنت گذاشتم، یک نفر هم بهم نگفت چرا عکس یا اسمت اینه، ولی بعضی به ظاهر ایرانیا خیلی از این عکس جِر خوردن ??، واقعاً جهالت چیز خطرناکیه، به خود اسرائیلیه بگی شما دارید شب و روز جنایت میکنید و آدم میکشید و دروغ میگید، انکار نمیکنه بلکه توجیه میکنه، ولی وقتی به بعضی ایرانیا میگی اونا همچین کارایی میکنند، انکار میکنه... ?? کار اینا به جایی رسیده که از توجیه تجزیهطلب و کومله و داعش، رسیدن به توجیه و دفاع از اسقاطیل... بعد مدعی هم هستند.
البته سپرهای جدیدتری هم هستند که خیلی شبیه به سپرهای مرسوم نیستند و کاربرد دوگانهای دارند. یعنی هم میتوان با آن، به یک سرباز بیجیره و مواجب و تمام عیار برای دشمن تبدیل شد و از دشمن و مواضع دشمن دفاع کرد و هم میتوان از آن برای مبارزه و به عقب راندن دشمن استفاده کرد. سپرهایی به شکل این:
فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ!
عنوان کاملاً احتمالی و یلخی یادداشتهای بعدی:
درنگی بر هنگ منگ و لنگ فرهنگ! (زیاد رو این یکی حساب باز نکنید!)
وقتی ناپلئون بناپارت گفت: «من حامی اسلام هستم!» (دربارهی جنگ روانی و کلامی است.)
چهار یادداشت متوالی پیشین:
حُسن ختام: ای دختران افغان، ای همسایههای خوب دستتان درد نکند و خدا حفظتان کند.