بهیلو·۵ سال پیششهر خاموشکاش لااقل صدای کمانچهی کلهر میآمد. نمیآید. همان اردیبهشت، همان کوچهی خوزستان، همان سرپایینی آژیده را که با دوچرخه رکورد ۶ دقیقه رد کردن…
بهیلو·۵ سال پیشبهترین دادهی این زندگی کوته را، به تو بستم انگارقرنطینه آدم را گمراه میکند. در قرنطینه تنهاییمان چشم را میزند و درد و ناامیدی و دلتنگیِ آدمی بیشتر میشود. تنها میمانی و فکر میکنی چقد…
بهیلو·۵ سال پیشمن از دیار حبیبمآن روزها نیازی نبود تفاوتهای بین کراش و لیمرنس را بخوانم و از تمایزش با بیینگ این لاو مطمئن شوم و نفس راحتی بکشم. صبحها، شناور در خنکای س…
بهیلو·۵ سال پیشسودای یلدایلدا برای من شبیه اتفاقی نیفتاده در این سی و دو سال است. هر سال خانه بودیم و گاهی آدمهایی به ما اضافه میشد. هر سال همان هندوانه و انار هم…