محمدعلی کاظمنظری·۳ سال پیش«قهرمان»: در لزوم نجات انسان از مردمدر «قهرمان» شاهد زوال یک انسان بهدست تودهی مردم هستیم؛ توضیح دادهام چرا باید انسان را از دست تودهی مردم نجات داد.
محمدعلی کاظمنظری·۳ سال پیشچرا رأی میدهم؟ چرا بههمتی رأی میدهم؟در شرایطی که پرسش از رأیدادن نوعاً با پاسخ «نمیدانم» مواجه میشود، استدلالی برای رأیدادن میتواند کمکحال تصمیمگیریِ مؤثر باشد.
محمدعلی کاظمنظریدرقتل رومیناها - مردم چه می گویند؟·۴ سال پیشدر حاشیهی یک قتل: آیا واقعاً قانون بد بهتر از بیقانونیست؟رومینا اشرفی ـــ فاجعهای بهوقوع پیوستهاست که جزئیات آن اندکاندک از میان غبار بیرون میآید: اینکه پدر با یک وکیل دادگستری در خصوص اقدام…
محمدعلی کاظمنظری·۵ سال پیش«زمستان در راه است»: تصویر تلخی از بحران کرونارییسجمهور میگوید همهچیز باید عادی شود؛ مقامات مسئول بهداشتی نظر دیگری دارند: اصلاً در این مملکت چهخبر است؟ با کرونا بهکدامسو میرویم؟
محمدعلی کاظمنظری·۵ سال پیش«خانهی پدری»؛ بدون هیچ توضیح اضافه«خانهی پدری» صریحترین و بیطرفترین روایت سینمایی تاریخ معاصر ایران است.
محمدعلی کاظمنظری·۵ سال پیشتراژدی اتم: داستان غمانگیز زوال یکخانوادهرفتم بهتماشای «اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشهبهار»؛ نمایشی با کارگردانی مَهتاب نصیرپور و نمایشپردازی محمد رحمانیان: روایت درماندگی یک…
محمدعلی کاظمنظری·۶ سال پیش«ما شما را دوست داریم خانم یایا»نمایی از فیلم «خانم یایا»دیشب، در بحبوحهی مسابقهی پرسپولیس، که احتمال نمیدادم با آن وضعیت نیمکت (بهقول آن فرومایه:...
محمدعلی کاظمنظری·۶ سال پیشحاشیه بر «مزارعه»: مناسبات را مرئی کنیدیکی از قراردادهایی که در فقه مورد بررسی قرار میگیرد «مزارعه» است؛ قراردادی که میان مالک زمین و مالک بذر منعقد میشود تا، در ازای کشاورزی این بذرها در زمین، محصول در دورهی زمانی معینی بهنسبتی که دربارهی آن توافق میشود میان طرفین تقسیم شود.از فروع این بحث در دروس فقهی، حالتیست که مزارعه باطل باشد؛ یعنی اساساً بهدرستی منعقد نشدهباش...
محمدعلی کاظمنظری·۶ سال پیشدربارهی «تقلید»؛ بهبهانهی گرگبازینمایی از فیلم «گرگبازی»رفتم «گرگبازی» را دیدم؛ حس میکردم فیلم خوبی باید باشد، که البته بد هم نبود (اگرچه بازیها در ل...
محمدعلی کاظمنظری·۶ سال پیششنا در زمستاننمایی از فیلم «شنا در زمستان»چند شب پیش، وقتی ساعت ۱۱ بهخانه رسیدم، شام خوردم و تلویزیون را روشن کردم: گمان میکرد...