صادق زیباکلام | باب دیلن در ترانهی معروفی علیه جنگ آمریکا در ویتنام میگوید: چقدر پدر و مادر باید کشته شوند تا ما بگوییم خیلیها یتیم شدند؟ چقدر خانه باید خراب شود تا ما بگوییم خیلی خانه خراب شده است؟ چقدر آدم باید کشته شود تا ما بگوییم تلفات خیلی زیاد شده است؟
چقدر «مهسا امینی»ها باید در زندانهای ایران و هنگام بازداشت در شرایط نامعلوم کشته شوند تا ما بگوییم مثل اینکه در ایران قانون و حاکمیت قانون وجود ندارد؟ مثل اینکه عوامل حکومتی چه مامور زندان باشند و چه مامور گشت ارشاد، آزادند، از هفت دولت آزادند، و هرجور رفتار کنند و هر بلایی سر بازداشتشدگان و متهمان بیاورند مهم نیست.
گفتنیها پیرامون مهسا و گشت ارشاد هرچه بود و نبود، گفته شد. واقعاً چهکلامی و چه گفتۀ دیگری پیرامون مهسا امینی ۲۲ساله که با هزاران امید و آرزو اکنون در قبرستان سقز بزیر خاک خفته، میتوان گفت؟ چه کلامی میتوان نثار خانوادهاش کرد که از حالا تا آخر عمر داغ جگر گوشۀ پرپرشدۀشان را بدوش خواهند کشید؟ آیا کلامی هست که اندکی از درد فراق مهسای جوانمرگشدۀشان بکاهد؟
«اصلاحطلب حقیقی» تو و دختر آبی بودید. او تابوی «ورود زنان به استادیوم» را شکست، تو باعث ترک برداشتن «گشت ارشاد» شدی. صادق زیباکلام - ۲۶شهریور۱۴۰۱
#مهسا_امینی