در ادامه نوشته «جستاری در باب پادکست رواق»، خلاصهای از قسمت/اپیزود ششم پادکست رواق از فرزین رنجبر را آوردهام. قسمتهای قبلی را در همان نوشته یا در انتهای این پست میتوانید بخوانید. همچنین این متن را از این لینک در سایتم میتوانید بخوانید.
«در ادامه مسیر مواجهه با اضطراب مرگ و مرگآگاهی، در این اپیزود با ساحتهای خودآگاه و ناخودآگاه مرگ بیشتر مواجه میشیم و در کودکان بررسیش میکنیم»
خرده مرگ، اتفاقاتی که جلوهای از مرگ دارن مثل اتمام یک رابطه.
تاریکی مثل تبدیل به نیستیه.
آزمایش میزان ترس افراد از مرگ در ساحات مختلف: در سطح خودآگاه(۳۰)، ناخودآگاه(همه) و خیال پردازی(وقتی به مرگ فکر میکنی چه تصویری میاد، ۷۰) چقدر از مرگ میترسیم.
فروید ریشه اضطراب را در وانهادگی و اختگی میدیده و یالوم ۴ سائق.
مرگ آگاهی در کودکان. مرگ از کودکی با ما بوده. زبان ناقص و عدم انتزاع. عدم گفتن حقیقت، حوراک مار و عقرب. ترس از بودن و نبودن(خوابیدن تنها). بیشتر بودن ترس کودکان به نسبت تصور والدین. مرده بازی و پرت کردن اشیا.
عمده ساز و کار دفاعی مرگ مبتی بر انکار بنا شده. باور به خدای شخصی و ایمان به مراقب غیبی(نجات دهنده شخصی، خداجویی فطری، خانواده و مادری که حامی و مغذی ما بوده)، خود استثنا پنداری(برای من اتفاق نمیافته، من اونی که میمیره نیستم، بودن و نبودن ما تفاوتی برای جهان نداره، مرکز جهان بودن، خود محوری). این دوتا از کودکی هست و بزرگسالی هم ادامه داره.
سازوکارهای(باور) دیگه که بیشتر تو کودکه:
نقش دخترها در زیست شناختی در خلق و آفرینندگی.
کودکان بزرگ شدن را به واسطه محدودیتها میخوان در غیر این صورت بزرگ شدن بوی پیری میده.
من میخوام برگردم به کودکی. خندههای بیدلیل، خیرگیها خیرگیها. پناهی.