هدف از نوشتن این جستار مستند کردن مطالبی هستش که وقتی میخواهم کسی را با رواق آشنا و مشتاقش(قانع؟!) کنم که چرا رواق بسیار بسیار فراتر از متن اصلی اون، کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال جناب یالوم، هستش و این فرصت را به خودش بده که برای مدتی غرق در حقایق وجودی بشه و فرصت تنفس تازهای پیدا کنه، معمولا براشون توصیف میکنم.
هدف دوم هم اطلاع دادن شروع به نوشتن خلاصههایی از پادکست رواقه که همزمانه با اینکه از هفته قبل با فاطمه م. شروع به خواندن جمعی(آهسته و پیوسته اپیزودها را از قبل گوش میدیم و یه تایم کوتاه چیزایی که یادگرفتیم را مرور میکنیم) رواق کردیم و از نکاتی که یادداشت میکنم برای هر اپیزود مطالبی را خواهم نوشت چون متن اپیزودها جایی موجود نیست(من پیدا نکردم) و برای خودم زیاد پیش میاد که یه موضوعی را در که در پادکست مطرح شده را دنبالش هستم اما تو گوگل نمیشه پیداش کرد.
آشنایی من با رواق به تابستان ۹۸ بر میگرده که رندم میلاد م. یکمی از یه پادکسته که جدید شروعش کرده گفت(اون لحظه این تو ذهنم بود که این بابایی که اسمش با ی شروع میشه یه چیزی برای خودش بافته دیگه :) ) و خب تا زمان نوشتن این مطلب هم ۷ بار کل رواق را گوش دادم و وارد ۸امی شدم(اگر عجیبه به بخش «یادگیری با کیفیت» نگاهی بیندازید). در هر بار گوش کردن رواق چیزهای جدیده برام کشف شده که به نظرم به این دلیله که پس از هر بار گوش کردن، من فرد قبلی نیستم و دنیا را به شکل و رنگ و محدودیتهای متفاوتی میبینیم و طبیعتا محتوای رواق هم نمود دیگری بر من داره.
رواق چیه، رواندرمانی اگزیستانسیال چیه؟
فلسفه اگزیستانسیالی که در قرن ۱۹ - ۲۰ وجود داشته و کاری که جناب یالوم میکنه اینه که این فلسفه را وارد رواندرمانی میکنه(شاگرد رولو می بوده). اصولا رواندرمانی بر مبنای فلسفهای بنا شده و گرههای روانی و اضطرابهای انسان را در چیزی میداند و در رواندرمانی وجودی که بر مبنای فلسفه وجودی هستش، یالوم اضطراب مرگ، آزادی، تنها و پوچی را مهمترین دغدغه مردمان زمان خودش میدونه(خیلی ساده شده مثلا میشه به این فکر کرد که درمانی که فروید تجویز میکرده احتمالا برای مردمان زمان خودش که با فرهنگ ویکتوریایی و محدودیت و هنجارهای دیکته شده مواجه بودن کارآمد بوده تا مردمان زمانه اکنون).
کتاب اصلیای که ازش تو پادکست روایت میشه(خط به خط خونده نمیشه بلکه بخش بخش توضیح داده میشه)، کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال اروین یالومه که یک کتاب ۶۰۰ صفحهای هستش که سال ۱۹۸۰ نوشته شده و به ۴ سائق(رانه) که بالاتر گفتم میپردازه و مفصل هر کدام را توضیح میده. البته بعدتر در کتابهای رمانش مثل وقتی نیچه گریست، درمان شوپنهاور، مامان و معنای زندگی، انسان موجودی یک روزه و ... سعی میکنه مطالب گفته شده تو کتاب رواندرمانی وجودی را بهتر جا بندازه.
دلیلی که رواق را فراتر از خود کتاب رواندرمانی وجودی میدونم ایناس.
خلاصه که از نظر محتوا و فرم بسیار فراتر از کتاب رفته. این را هم احتمالا حس میکنید به مرور هم کیفیت و تسلط خود فرزین بر اپیزودها بیشتر و بیشتر شده.
رواق را به افراد زیادی معرفی کردم(بعضا در معرفی خودم در یک جمع، ارادتم به رواق را هم اعلام میکنم :) )، یه عده بسیار متحول شدن، یه عده وسط کار رها کردن، یه عده هنوز در مسیر گوش دادن هستن، یه عده ایگنور کردن و البته یه عدهای هم آگاهانه ازش دست کشیدن چون مطالب گفته شده در رواندرمانی وجودی میتونه سازوکارهای دفاعیای را در روان آدم خراب کنه که آدم تاب آن را نداشته باشه و این برای خودم همواره یک نگرانی بوده. اگرچه خودم بسیار علاقهمند تخریب انواع بسترها و باورهایی هستم که در ناخودآگاه من را کنترل میکنن اما تهش تئوری و واقعیت فاصله دارند و هر چقدر که این ایده تخریب و از نو ساختن میتونه باحال باشه اما در واقعیت فشارش میتونه کسی را له کنه.
رواق برای من گشایش بوده که لزوما علت اصلیش خود محتوا نبوده اگرچه هر بار گوش دادن محتواش برام یادگیری و فهم جدیدی داشته، اما به نظرم اتفاق مهم دیگه این بوده که فضای تنفس فکریای میداده که خودم با خودم فکر کنم، خودم از خودم یادبگیرم و خودم خودم را تحلیل کنم. این فضای تنفس فکری در کمتر پادکستی/کتاب/جمعی رخ میده و برای من خیییلی خیلی ارزشمنده.
در ابتدا فکر میکردم رواندرمانی وجودی حجم وسیعی از دنیا را مدل میکنه اما به مرور دیدم این هم در کنار باقی حقایق دنیای واقعی هستش اما این هیچ چیز از بینظیر بودن و ارزشمند بودن فلسفه/درمان وجودی و رواق کم نمیکنه و به جاش تبدیل به این شده که زمانی که لازم میبینم بهش رجوع میکنم در عین حال که با باقی حقایق زندگی هم سعی میکنم مواجه بشم.
ممنون از زمانی که برای خواندن این متن گذاشتید، خوشحال میشم اگر نکتهای داشتید برام کامنت بذارید.
برای دیدن مطالب دیگری که نوشتهام به صورت دستهبندی شده، به سایتم میتوانید سربزنید.