در ادامه نوشته «جستاری در باب پادکست رواق»، خلاصهای از قسمت/اپیزود هجدهم پادکست رواق از فرزین رنجبر را آوردهام. قسمتهای قبلی را در همان نوشته یا در انتهای این پست میتوانید بخوانید. همچنین این متن را از این لینک در سایتم میتوانید بخوانید.
«در این قسمت به تمایز مسئول و باعثوبانی که از مهم ترین مفاهیم در مسئولیت هست میپردازیم و سپس به سراغ دو سازوکار دیگر مسئولیت گریزی میرویم»
شیوههای مسئولیت گریزی. اجباریگری، جابجایی مسئولیت، قربانی بی گناه، از دست دادن کنترل.
سازوکار عمده همون دین و عرف بود که با سلب آزادی مانع بروز اضطراب آزادی میشد و امروزه این سازوکار حذف شده و رواننژندی نشون میدن آدما.
+ منهدم کردن سازوکارهای دفاعی دیگران بدون دادن بدیل کار خطرناک و غیر اخلاقیه.
+ عوامل بسیار زیادی در شکل گیری وضعیت موجود فرد نقش داشتن، خودمون شاید ۲۰ درصد. آنچه که هست را در نظر بگیر، من مسئولشم. ناخدا کشتی منم.
+ باعث و بانی در مقابل مسئول. مثال گود برداری و ریزش ساختمان. کیمسئوله؟ تو. میتونی همه را نفرین کنی ولی تهش چی میشه؟ عقل چی حکم میکنه؟
اگه مدام درباره باید میشد و نشد و باید میبود و نبود و... بخوای بگی که زیر آوار میمونی
«گاهی اوقات تلاش برای نفهمیدن مفهوم مسئولیت خودش یک سازوکار دفاعیه»
شیوههای مسئولیت گریزی. قربانی بیگناه.
آزادی از قفس رها شده. مزایاش را که میدونیم. عواقبش چیه؟ مواجهه با مسئولیت و ترس از مسئولیت، و دوباره میکننش توی قفس.
چرا آزادی را در قفس کردن؟
سازوکار دفاعی آزادی. بازی کردن نقش قربانی. چون میتونه وانمود کنه مسئولیتی متوجهش نیست و اصا توان قبول مسئولیت را نداره.
کلاریس و پدر خشک و خشن. عدم توانایی در ارتباط با جنس مخالف. موازی در دو دوره روانکاوی رفتن. کنشنمایی، فعالنمایی. برای درمان اقدام میکنه اما میبینه شرط اول قدم آن است که مسئول باشی و دچار ترس میشه و کاری میکنه که مسئولیت از دوشش برداشته بشه. با وارد نقش قربانی شدن.
«یا درمانشو یا بپذیر. مهم اینه خودخوری نکنی»
(یا بپذیر یا مسئولیت قبول کن، نذار وجودتو بگیره)
«رواننژندی سودی داره و ضرری که به سودش نمیارزه اما از اون فایده نمیتونی چشم پوشی کنی حتی وقتی میدونی ضررش بیشتره»
بازی قربانی بیگناه. وانمود میکنه مسئولیتش را پذیرفته اما طی یک فرایند دراماتیک، شکست میخوره. پس تقصیر و کوتاهی متوجهش نیست.
بلاکش کرده بودم اما زنگ زد خودمو میکشم. آره میدونم ولی.
از خانوادهش محدودیت را میکشید با رفتارش و بعد داستان قربانی میریخت.
از دست دادن کنترل. اینکه کاری رو میکنی که به نفعته یعنی کنترل داشتی. در جهت هدفته و مراقبت جلب میکنه. پس دو دستی آزادی را میده. اما همچنان مسئولیت با منه حتی اگه کنترل را از دست دادم.
منظوری نداشتم. برای پرهیز از معذرت خواهی و پذیرش مسئولیت.
اگه کاری را با منظور کردن که خب جبران و معذرت خواهی معنی نداره چون قصدمون رنجوندنش بوده. معذرت خواهی برای زمانیه که منظوری نداشتیم. اینکه بگیم منظوری نداشتم که پذیرش و جبران نکنیم یعنی انکار مسئولیت.