وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۳ دقیقه·۵ ماه پیش

انقلابیون نامحسوس!

(دربارۀ گفتگوهای انتخاباتی)


در نتیجۀ آثار اندیشمندان (عجم‌اغلو، نورث و ...) و انباشت تجربۀ بشری طی دهه‌ها و سالیان اخیر، «انقلاب» و «راه‌های خشونت‌آمیز برای تغییر سریع ساختار سیاسی» در اذهان عموم (البته نه همگان) جایگاه منفی و تقریباً غیرقابل دفاعی پیدا کرده است.

به شخصه به دیدگاه کسانی که همچنان «انقلاب» را راه و یا حتّی تنها راه می‌دانند احترام می‌گذارم و در فرصت‌های احتمالی، دوستانه با آنان به گفتگو می‌نشینم امّا مشکلم با کسانی است که ازیک‌سو، خود را مخالف انقلاب و راه‌های خشونت‌آمیز معرّفی می‌کنند و ازسوی‌دیگر، هر نوع کنشگری مدنی را که ولو اندکی بوی تعامل با حکومت بدهد، به شدّت محکوم می‌کنند!

برخی از این افراد، حتّی در مقابل امضازدن کارزارهایی که جهت مخالفت با «طرح صیانت»، فیلترینگ و امثال آن هستند جبهه می‌گیرند و می‌گویند: «چون این سایت در چارچوب قوانین نظام فعالیت می‌کند، این کار به معنای تأیید غیرمستقیم نظام است»!

به‌همین‌ترتیب، هرگاه حکومت فرصتی (ولو اندک) برای جامعه فراهم می‌کند یا گامی (ولو کوچک) به سمت مردم بر می‌دارد، نه‌تنها تحریم می‌کنند بلکه کسانی را نیز که از این فرصت‌ها استفاده می‌کنند به‌شدّت محکوم می‌کنند.

به‌عنوان مثال، وقتی صدا و سیما از عادل فردوسی‌پور خواست که گزارش بازی‌های ایران در جام جهانی را به‌عهده بگیرد، برخی از این همین «انقلابیون نامحسوس» شمشیر را از رو بستند و کافی بود که فردوسی‌پور بپذیرد تا او را کنار خلخالی و امثال آن قرار دهند!

بنابراین، این افراد در عمل به‌جز زمینه‌سازی برای اوج‌گرفتن تقابل میان جامعه و حکومت و نهایتاً انفجار خشونت‌آمیز جامعه (انقلاب) هیچ مسیر دیگری را دنبال نمی‌کنند امّا در مقام حرف و نظر، خود را مخالف انقلاب معرّفی می‌کنند!

اختلاف دیدگاه طبیعی است امّا واقعاً این دسته افراد را نمی‌فهمم.

شاید اشتباه می‌کنم، امّا تنها چیزی که به ذهنم می‌رسد این است که آنها در ذهن‌شان با خود می‌گویند: «بدیهی است که تنها راه انقلاب است، امّا ما که می‌دانیم در نتیجه این جوّی که علیه انقلاب رایج شده است مخاطبان آن را نمی‌پذیرند و اگر بخواهیم از انقلاب دفاع کنیم، کلّی کتاب و نظریه و شواهد علیه انقلاب می‌آورند، پس بهتر (تنها راه) این است که در مقام گفتگو از انقلاب بد بگوییم امّا در مقام عمل و کنشگری، با جبهه‌گیری و محکوم‌کردن هر نوع تعامل با حکومت، برای آن زمینه‌سازی کنیم».

اگر «انقلاب» را راه بدانیم، پیچیدگی‌های نظری برطرف و تکلیف مشخص می‌شود؛ باید چند سال تمرکزمان را بگذاریم روی اوج گیری شکاف و تقابل میان حکومت و جامعه تا نهایتا انفجار کامل رخ بدهد، امّا اگر این گزینه کنار برود، با پیچیدگی‌های نظری زیادی مواجه خواهیم بود.

لازم است یادآوری کنم که برخی از تحریم‌کنندگان انتخابات «انقلابی نامحسوس» نیستند و اصلاح و تعامل با حکومت را از روش‌های مدنی دیگری دنبال می‌کنند. برخی هم «انقلابی» هستند و دیدگاه خود را با صراحت بیان و از آن دفاع می‌کنند.

خلاصه اگر می‌خواهید وارد گفتگو شوید و ته ذهن‌تان «انقلاب» را راه یا تنها‌راه می‌دانید، این موضوع را صادقانه مطرح کنید و البته دراین‌صورت، نقطۀ محوری و لااقل اوّلیۀ گفتگو، در همین رابطه خواهد بود زیرا اضافه‌شدن یا حذف یکی از راه‌های کلّیِ پیش‌رو، بر روی تمام استدلال‌ها و تحلیل‌ها تأثیر خواهد گذاشت.

پیش‌ازاین دیدگاه خودم را دربارۀ انقلاب در یادداشت‌هایی توضیح داده‌ام:


تقاص سخت انقلاب‌گران!

انقلاب یا اصلاح؛ مقایسۀ «مطلوبیت» و «امکان‌پذیری»

مستبدستیزیِ استبدادزا! (۱ ، ۲ و ۳)

چرخۀ انقلاب!

جامعۀ مدنی؛ نقطۀ شروع یا خط پایان؟!


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق پیوند‌های زیر ببینید:

کانال تلگرام

وبلاگ

صفحه‌ام در اینستاگرام (فعّال نیست)

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)

انتخابات 1403انقلاباصلاح جامعهبرای ایرانگفتگو
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید