مدّتی است با هدف معرّفی صحنههای درخشان زندگی اولیای دین (با تأکید بر علی (ع)) در حال نگارش و انتشار سلسلهنوشتار «قلّۀ ولایت» هستم امّا عدّهای مرا گزارش (ریپورت) و تلگرام هم بر این اساس مرا محدود کرده است و درنتیجه، نمیتوانم قسمتهای مختلف این سلسلهنوشتار را در گروههایی که عضو هستم قرار دهم.
این ریپورتکنندگان چه کسانی هستند که یا با علی (ع) دشمنی دارند یا بیان برخی زوایای مهم از سیره و سنّت او را به نفع خود نمیدانند؟!
به عنوان مسلمان و شیعه، معتقدم علی (ع) و سایر اولیای دین جنبۀ بشری بسیار درخشانی داشتهاند که اگر به جای تأکید و تمرکز بر ویژگیهای دروندینی، ماورائی و فرابشری آنها (فارغ از صحّت و سقم تمام یا برخی از این ویژگیها)، پایبندی کامل آنها را به اصول عدالت، انصاف، مساوات، اخلاق و انسانیت بهویژه در مواجهه با متقدان، مخالفان و دشمنانشان به نمایش بگذاریم، نسلهای جدید و مردم جهان لااقل همانگونه که انسانهای شریفی چون گاندی و ماندلا را گرامی میدارند، مجذوب اولیای دین اسلام نیز خواهند شد.
علی (ع) حتّی در شرایطی که اوّلاً، در معرض شکست (کُشتهشدن، از دسترفتن خلافت و نظام اسلامی، قرارگرفتن جایگاه تفسیر رسمی دین در دستان بنیامیّه و خطرات زیادی که خانواده و بازماندگانش را تهدید میکرد) قرار داشت و ثانیاً، قدرت و حکومت در دستانش بود و با فاصلهگرفتن از اصول نامبرده بهراحتی میتوانست از بروز شکست جلوگیری کند، تا پای جان لحظهای و اندکی از آن اصول فاصله نگرفت.
آیا مردم جهان عاشق چنین شخصیتی نمیشوند؟! به نظرم، حتّی کسانی که وجود شخصیتی به نام علی بن ابیطالب را قبول نداشته باشند در مواجهه با این جنبه از زندگی او، به عنوان یک شخصیت خیالی و اسطورهای مجذوبش میشوند.
در نوشتار مورد نظر، همچنین قصد دارم به این بپردازم که با وجود ۵۰۰ سال حکومت سلسلههای شیعی در ایران، نهادهای دینی پرسابقه و میلیونها شیعهای که برای امامان (ع) رگغیرتشان بیرون میزند، چرا این جنبۀ بشری و بینالمللی اولیای دین را آن طور که انتظار میرود معرفی نکردهایم و به جای آن، عمدتاً بر جنبههای عجیب و ماورائی آنها تمرکز داشتهایم.
حال سئوال اینجاست که این ریپورتکنندگان چه کسانی هستند که با هدف و محتوای این سلسلهنوشتار مشکل دارند؟!
به شیوۀ مولایم علی (ع)، تا یقین نداشته باشم، نمیتوانم دسته و گروه خاصّی را به این کار متّهم کنم امّا در رابطه با آنها دو نکته را میتوان مطمئن بود؛ اوّلاً، گروهها و جریانهای فکریای که این نوشتار را در کانالها و رسانههای خود بازنشر میدهند نمیتوانند ریپورتکنندۀ این بندۀ خدا باشند و ثانیاً، ریپورتکنندگان خودشان میدانند که در مخالفت یا ردّ مطالب این نوشتار هیچ استدلال، مستند یا حرف حسابی ندارند که مطرح کنند و ازاینرو، به جای گفتگو و بیان دیدگاه متفاوت خود، بزدلانه به روشهای غیراخلاقی رو میآورند.
ملالی نیست! بگذار آنها برای پیروزی در رقابتهای دنیوی، با استفاده از روشهای غیراخلاقی، شیّادانه و ناجوانمردانه جلوی روشنگری و گفتگو را بگیرند، ما که اماممان را به «پایبندیاش به اصول اخلاقی، عدالت، انصاف و انسانیت» میشناسیم، از مسیر او فاصله نمیگیریم و به خدا توکّل میکنیم.
... وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ [کار خود را به خدا واگذار میکنم که او به بندگانش بیناست] (قرآن کریم، سورۀ غافر، آیۀ ۴۴)
بخشهای منتشرشده از سلسلهنوشتار «قلّۀ ولایت»: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق پیوندهای زیر ببینید:
صفحهام در اینستاگرام (فعّال نیست)
صفحهام در ریسرچگیت (مقالههای علمی)