با ما وارد دنیای بازی های مستقل بشوید.
چگونگی ایجاد حس در بازی های ویدیویی
سلام به همه ی دوستان. مثل هیشه قبل از پرداختن به موضوع اصلی می خوام موسیقی یک بازی را برای شما بگذارم. از آنجایی که موضوع این مطلب هم مثل مطلب های قبلی در رابطه با معماری هست. موسیقی یکی از خلاقانه ترین بازی های معمارانه برگرفته از نقاشی های موریس اشر را برای شما میگذارم. این بازی چیزی نیست جزء بازی Monument Valley (دره ی یادبود).
همین طور که در مطلب های (کاربرد معماری در طراحی مراحل بازی) و (طراحی معمارانه در بازی های ویدیویی) در رابطه با مفهوم معماری و بخصوص مبحث سیرکولاسیون بحث کردیم یکی از راه های ایجاد حس در معماری در نظر گرفتن فرم و رنگ و مسیر حرکت به سمت بنا و داخل آن است.
قبل از هر چیز خوبه که ببینیم که احساسات چه طوری به وجود میاد؟
همون طور که از نامش معلوم هست احساسات توسط ورودی هایی که به وسیله ی حس های پنجگانه دریافت می شه به وجود می یاد. به این معنی که اگر یک داستان را می خونیم که احساساتمون را درگیر می کنه ما داریم از حس بینایی مون استفاده می کنیم تا متن را بخونیم و احساسات را از داستان درک کنیم یا هنگام دیدن یک فیلم که آن هم می تونه احساسات مون را درگیر کنه از حس بینایی و شنوایی مون استفاده می کنیم تا اطلاعات را دریافت کرده و بعد از تجزیه و تحلیل توسط مغز خروجی آن احساساتی از قبیل غم، خوشحالی، خشم یا احساسات دیگر می شود.
اطلاعات توسط حس هاس پنجگانه دریافت می شود و به وسیله ی تحلیل توسط مغز به خروجی احساسات تبدیل می شود این راه ایجاد احساسات است. اما اگر این احساسات با دیگران به اشتراک گذاشته نشود آیا می توان فهمید که احساساتی هم وجود دارد؟ پس می توان گفت که به اشتراک گذاشتن احساسات است که ماهیت وجودی به آن می دهد.
سوال دیگری که پیش می آید این است که چگونه می توان احساسات را با دیگران به اشتراک گذاشت؟
تنها راه به اشتراک گذاشتن احساسات توسط روایت آن به شیوه های مختلف است.
اما مفهوم روایت چیست؟
در مقاله ی (تفاوت هاي روایت پردازي و عناصر داستانی در داستان مصور و داستان هاي زبان بنیاد) نوشته ی دکتر الیاس نورائی و رازی فضل االله خدادادی، تعریف روایت به این صورت آمده است که:
آنچه به شکل بارز باعث تفاوت بین متن روایی و غیر روایی می شود، گفتن یا نگفتن داستان است. متن روایی متنـی اسـت که از ترکیب سه عامل:«داستان، متن و روایت» به وجود آمده باشد. متن یک شی برگرفته از (تصـاویر، واژگـان و ...) اسـت . مـثلا تئـاتر، سینما، خاطره و داستان مصور از روایت بهره می گیرند و هر یک از آن ها ابزاري براي بیان داستان به شمار می آیند. اما هر متنـی را نمی توان متن روایی به شمار آورد. اسناد مربوط به سازمان ها یا نوشتارهاي فرهنگ ها متن روایی نیست زیرا عـاملی در آن هـا بـه بیان داستان نمی پردازد و همچنین رابطۀ علّی و معلولی میان اجزاي آن ها وجود ندارد. پس هـر روایتـی گفتمـان اسـت، امـا همـۀ گفتمان ها روایت نیستند.
به زبان ساده تر روایت شامل انواع مختلف شیوه تعریف داستان به صورت سخن، نوشتار، سرود، فیلم، سریال تلویزیون، بازی کامپیوتری، عکاسی یا تئاتر می شود و این ابزارها می توانند وسیله ای برای به اشتراک گذاشتن احساسات باشند. اما نکته ای که وجود دارد این است روایت های مختلف لزوماً داری احساسات نیستند اما فقط توسط روایت ها می توان احساسات را به اشتراک گذاشت.
ما به این نتیجه رسیدیم که احساسات توسط روایت کردن آنها است که بروز پیدا می کند و ما ان احساس را می فهمیم. در مطلب بعدی ما در رابطه با مفهوم ایجاد احساسات توسط معماری در بازی های ویدیویی بیشتر توضیح خواهیم داد.
مطالب مستقل بازی در ویرگول:
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه ی راهکارهای چابک در یک تیم بازی سازی - تخمین
مطلبی دیگر از این انتشارات
دریچه ی ورود به کارخانه ی بازیسازی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بایومیوتنت، اوپن وردل و RPG نسل نهمی، لذت تجربه آزاد در جهانی جهش یافته (Biomutant)