پستهای مرتبط با سیروان صمیمی تعداد کل پستها: ۱۵ سایر پستها با این تگ در ویرگول سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه پازل یکی بود یکی نبود در یک شهر دور البته نه چندان دور، مردم سرگرم حل معما... سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه کوری شب میشد. شاید آفتاب غروب میکرد یا کسوف شده بود یا ... اصلاً به کسی ارت... سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه قهرمان؟! قهرمان مثل هر روز بیدار شد و مثل همیشه دو پسرش را دید که بالای سر او... سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه به نظر می رسید به نظر می رسید صورت آدمی «دختر»ی است که لباس سفید پوشیده است و به انگ... سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه مردی در انتهای سرزمین باد مردی را که باد می نامیدند با خودش گفت: «این جا باد نمی آید. باید به جا... ‹ 1 2 ›
سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه پازل یکی بود یکی نبود در یک شهر دور البته نه چندان دور، مردم سرگرم حل معما...
سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه کوری شب میشد. شاید آفتاب غروب میکرد یا کسوف شده بود یا ... اصلاً به کسی ارت...
سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه قهرمان؟! قهرمان مثل هر روز بیدار شد و مثل همیشه دو پسرش را دید که بالای سر او...
سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه به نظر می رسید به نظر می رسید صورت آدمی «دختر»ی است که لباس سفید پوشیده است و به انگ...
سیروان صمیمی در من در داستانهایم ۴ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه مردی در انتهای سرزمین باد مردی را که باد می نامیدند با خودش گفت: «این جا باد نمی آید. باید به جا...