چادر سیاه ماه که نمی‌ره تن خورشید

مدتی‌ست که روح من .. چنان چون خیال من ؛ تهی‌ست .. تهی !

چرا می‌نویسی؟ | چرا نمی‌نویسی؟

من الهه گلکار عاشق ریاضی و ادبیات و نوشتن و خواندن رمان و مقالات هستم آرزویم این است که روزی مرزبندی ذهنی بین انسانها برداشته شود و همه علاوه بر عشق ملی وفرهنگ وباورشون عاشق هم و دوستار هم باشیم

از هر سو که بروی در پایان خط گورکن انتظار تورا میکشد. (ویکتور هوگو )

بدرخش!

آرشیوی برای «ماریان»

سلام، من باقر هستم، مهندسی که عاشق نظم و انضباط است! هدفم کمک به دیگران برای داشتن یک زندگی منظم‌تر است.

جاش خیلی خالیه

افسر آگاهی ( کارآگاه) سابق و حراست مدار امروز