ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
بهترین فیلمهایی که از سینمای ایران دیدهام+ فهرستی از ۱۱ فیلم برتر ایرانی
این یادداشتی از آرش خوشخوست.
سالی یکبار فهرست بهترین فیلمهایی که از سینمای ایران دیدهام را آپدیت میکنم. به روز میکنم. این هم فهرست امسال که به شکل غیرعامدانه پرشده از فیلمهای سینماگرانی که دوستشان دارم.
۱. لیلا. هنوز فکر میکنم لیلا بهترین فیلمی است که در تاریخ سینمای ایران تولید شده است. داستانی که بسیار ایرانی است و در عین حال بسیار مدرن. این همنشینی آنقدر شدید است که برخی را به این صرافت میاندازد که فیلم را التقاطی بنامند.
اما فیلم همانقدر التقاطی است که زندگی ما ایرانیها. به لحاظ صناعت تکنیکی در بالاترین استانداردهاست. استفاده از صدا و تکنیکهای سینمایی و همینطور تمثیلها و ایهامها هرگز مثل لیلا به کمال نرسیدهاند. مثلا تماشاکردن فیلم دکتر ژیواگو توسط لیلا و همسرش و یا آن حرکت دوربین گرد لیلا حاتمی در صحنهای که خبر بچهدار نشدنش را به او میگویند یا آن فید حیرتانگیز چهره حاتمی در تاریکی. لیلا پر از صناعت و ریزهکاریهای بصری و صوتی است و در کنارش داستانی تکاندهنده و بسیار جذاب از یک موقعیت ساده و مازوخیستی آشنا برای همه ما.
۲. درخت گلابی. به شکل حیرتانگیزی آکنده از احساس و تغزل است. راستش از مهرجویی انتظار این همه حساسیت و ظرافت را نداشتیم. هرچند وقتی داستان اصلی نوشته گلی ترقی را میخوانید میبینید که فیلم در اکثر لحظات وفادار به نثر و توصیفات خانم نویسنده بوده است با این حال در برگردان سینمایی کار، مهرجویی تصمیمات فوقالعاده درستی اتخاذ کرده که ناشی از زیرکی و همینطور سطح قابل توجهی از احساسات تغزلی در او به عنوان کارگردان است.
سکانس ابتدایی و جر و بحث همایون ارشادی با باغبان با بازی نعمت گرجی درخشان و کم نظیر است و صحنه خواب نیمروزی تابستانی در زیر پنکههای سقفی و چندین صحنه دیگر از فیلم آن را به یک اثر ماندگار بدل ساختهاست. فیلم به شکلی غافلگیرکننده به یک پرسش بیپاسخ در مورد خاطرات و زندگی پیشرو بدل میشود.
۳. باد ما را خواهد برد. سبک مینیمالیستی عباس کیارستمی که در طعم گیلاس به اوج خود رسیدهبود در باد ما را خواهد برد به یک ابزار زیباییشناسانه و کاربردی بدل میشود. داستان مواجهه با مرگ و بازیگوشی سرنوشت در روستایی مرزی در غرب کشور. یکی از بهترین و قدرنادیدهترین فیلمهای عباس کیارستمی.
۴. دندان مار. سبک آزاد و رهای کیمیایی که همواره در جدال با الزامات کسالتآور داستانی است، در دندان مار فرصتی استثنایی پیدا میکند تا کمال و درخشش خود را نشان بدهد. سخت بشود خط داستانی فیلم را تعریف کرد. فیلم درباره دو سه روز پرسهزنی رضا در شهر است در روزهایی که عزادار مرگ مادرش است و پایانی تراژیک و حتی حماسی که انتظار او و رفیق تازه یافتهاش با بازی احمد نجفی را میکشد. فیلم پر از قابهای به یادماندنی است و تصاویری که بین عشق و حسرت مدام تماشاگر را در نوسان قرار میدهد.
۵. قیصر. فیلم کوبنده مسعود کیمیایی که نقطه ضعفش سکانس ابتدایی و بازی ناصر ملک مطیعی است که خب این سکانس با اصرار تهیهکننده فیلم در آن گنجانده شده است. یک فیلم جنایی با لحن نوآر که همچون یک توفانسنج در سالهای انتهایی دهه چهل عمل میکند. فیلم با انرژی و اشتیاقی جوانانه ساخته شده است و هنوز هم دیدنش تماشاگر را مجذوب و میخکوب برجای میگذارد. بازی زیبای بهروز وثوقی و موسیقی دلچسب اسفندیار منفردزاده از امتیازات مهم این فیلم هستند و البته مسعود کیمیایی که برداشت غریزیاش از سینما در این فیلم در بهترین شکل خود به نمایش گذاشته میشود.
۶. طلای سرخ. یک نوآر معاصر با سویهای اجتماعی و البته تهاجمی. با فیلمنامهای ظریف و دقیق از عباس کیارستمی و کارگردانی سنجیده جعفر پناهی. یک فیلم منحصربهفرد و روایتی دقیق از تهران اواخر دهه هفتاد. فیلمی که لحن تلخ و سیاه خود را از فریم ابتدایی تا انتهایی به خوبی حفظ میکند.
۷. شوکران. فیلم درخشان بهروز افخمی که هرگز نتوانست عمق احساسی و غنای عاطفی این فیلم را دیگر تکرار کند. یک ملودرام تکاندهنده عاشقانه که در میانه فیلم با یک پیچ احساسی حیرتانگیز تماشاگر را غافلگیر میکند و ترازوی قضاوت تماشاگر را دچار آشفتگی میسازد. فیلم هم روح زمانه خود را دارد و هم به شکلی غیرمترقبه، به شدت روحی مذهبی در خود نهان دارد. با دو بازی استثنایی از فریبرز عربنیا و هدیه تهرانی.
۸. آبادانیها. بازسازی کیانوش عیاری از داستان دزد دوچرخه و آوردن ماجرا به تهران دهه شصت و تبدیل دوچرخه به یک ماشین مسافرکش، آنقدر ظریف و زیباست که میتواند بهخوبی با نسخه کلاسیک و مشهور ویتوریو دسیکا برابری کند. یک فیلم سیاه و سفید و واقعگرایانه که مثل همه فیلمهای درخشان واقعگرا، جنبهای سوررئالیستی هم پیدا میکند.
۹. ناخدا خورشید. تنها نقطه ضعف این شاهکار ناصر تقوایی مقایسه غیرقابل اجتناب او با شاهکار کلاسیک هاوارد هاکس یعنی داشتن و نداشتن است. نسخه تقوایی بهرغم اینکه داستان را از منطقه کارائیب به جنوب ایران آورده و داستان مقاومت در برابر نازیها را به فضای سیاسی و خاص دهه چهل ایران بدل کرده است .
اما در ساختار داستانی بسیار بیشتر از هاکس به رمان نسبتا آشفته همینگوی (با نام داشتن و نداشتن) وفادار بوده است. یک ضرب شست تکنیکی در سینمای دهه شصت ایران که نشان میدهد چه ظرفیتی از فضاسازی و بازیگری و میزانسن در بطن این سینما وجود داشته است. داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی، علی نصیریان و فتحعلی اویسی در این فیلم درخشان هستند و البته مرحوم منوچهر اسماعیلی که صدایش بر سه نفر از بازیگران اصلی فیلم نشسته است.
۱۰. اژدها وارد میشود. ساخته مانی حقیقی نمونهای از یک فیلم پرکشش و جذاب با استانداردهای بالا در مرحله ساخت و سختگیریهای سینمایی کمتر دیده شده در سینمای معاصر ایران. با قدم زدن عامدانه در فضای واقعیت و سوررئال و بازی با همه آن خرافات سیاسی ایرانیان درباره دهههای پیشین. فیلمی که مدام لحن عوض میکند و در لحظاتی دلهرهآور است و در لحظاتی حتی ترسناک و در بخشهایی هم تغزلی. فیلم مدام دستمایههایی برای تحلیل و تفسیر از نمادها به دست تماشاگر میدهد اما بازیگوشانه این دستورالعملها را نقض میکند. انتخاب بازیگرهای فیلم عالی است.
۱۱. طعم گیلاس. فیلم جهانی عباس کیارستمی در ایران با سختترین و بدترین نقدها مواجه شد و در اکران سینمایی هم مورد تمسخر مخاطبان عام قرار گرفت. فیلم درخشان عباس کیارستمی که رئالیسم مورد ستایش سینمای ایران را با داستانی به شدت غریب ترکیب میکند و شاعرانگی را نه با موسیقی و نمادهای طبیعی که با مواجههای سرد و خشک با مسئله مرگ و فنا شدن به تصویر میکشد. طعم گیلاس حالا و در نگاه دوباره به عنوان یکی از فرمالیستیترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران نامی ماندگار برای خود دارد. از همین فیلم بود که کیارستمی به یک سینماگر بزرگ جهانی بدل شد.
و یک فهرست کوتاه از چند فیلم بسیار خوب دیگر:
سارا، اجارهنشینها، هامون و مهمان مامان همگی ساخته داریوش مهرجویی، کلوزآپ و گزارش ساخته عباس کیارستمی، پ مثل پلیکان ساخته پرویز کیمیاوی، خشتوآینه ساخته ابراهیم گلستان، مرگ یزدگرد ساخته بهرام بیضایی، کاغذ بیخط ساخته ناصر تقوایی، سلطان ساخته مسعود کیمیایی، حاجی واشنگتن ساخته علی حاتمی، دونده ساخته امیر نادری، جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی، چیزهایی هست که نمیدانی ساخته فرید صاحبالزمانی، پله آخر ساخته علی مصفا، مهاجر ساخته ابراهیم حاتمیکیا، تی تی ساخته آیدا پناهنده، جنایت بیدقت ساخته شهرام مکری، پرویز ساخته مجید برزگر، بن بست ساخته پرویز صیاد، نفس ساخته نرگس آبیار، رقاصه شهر ساخته شاپور قریب و…
حتما بخوانید:
همچنین بخوانید:
بالاخره کدام مهمتر است؟ ذات بچه، محيط زندگی يا تربيت والدين؟
استارتاپهای مدرن و مدیران حکومتی: درباره مسئله مبهم مشتریمداری و جوانان خوشفکر
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهنمای آموزش آنلاین و رایگان UI و UX + دو دوره و ۴ سایت
مطلبی دیگر از این انتشارات
فوتهای کوزهگری در فروش: از موانع فروش تا عوامل اعتمادساز برای خریدار
مطلبی دیگر از این انتشارات
۸ نکته جادویی برای خلاص شدن از شر حملات اضطرابی