«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
آقا اجازه؟!
زمانی که مدرسه میرفتم کمکم بهم ثابت شد که اغلب معلّما، دانشآموزایی رو بیشتر دوست دارن که:
یک: خرخون بودند! اینا اگر دو صفت بعدی رو نداشتند، معمولاً مظلوم واقع میشدند!
دو: باباهاشون پولدار بودند! اینا اگر خنگ بودند و درس هم نمیخوندند، نمرهشون رو میآوردند!
سه: شیکپوش و خوشگل بودند! نمیدونم چرا ولی اینا حتی اگر دو صفت قبل رو هم نداشتند، باز هم از سوی خیلی از معلّما، مورد محبّت قرار میگرفتند!
و معمولاً اون دانشآموزی که هم قشنگ بود، هم بچه مایهدار و هم درسخون، میشد سوگلی معلّما! خیلی دلم میخواست سر کلاس اینجور معلّما، بلند شم و حتی اگر با لکنت هم شده جملههای زیر رو بگم، ولی حقیقت هیچ وقت جرات نکردم. میدونم خیلی دیر شده، ولی حالا میگم:
آقا اجازه؟!
ممممممیخواستیم بببببگیم
مممما مممثثثه بببقیه پپپولدار و قششنگ نیسستیم
وووولی بببه خخخدددا ددددااااانششش آآآمممموز ههممممین کلاسسسیمم!
امروز داشتم به این فکر میکردم که متاسفانه جوامع امروز دنیا هم تبدیل شدند به کلاسی با دانشآموزانی که علیرغم لیاقت، مظلوم واقع شده و هرگز دیده نمیشوند و دانشآموزان بیلیاقتی که به دلیل بچهمایهدار بودن، خوشگلی و یا هزاران دلایل واهی دیگر، سوگلی شدن! به قول شاعر:
ابلهان را همه شربت ز گلاب و قندست / قوت دانا همه از خون جگر میبینم!
یا حق.
دو مطلب قبلی:
دوستان علاقهمند به "نوشتن"! به گاهنامه شماره نوزده، سر بزنید و برای موضوعات مطرح شده در آن مطلب بنویسید و در صورت برنده شدن، کتاب جایزه بگیرید. چشم به هم بزنید خرداد هم تمام شده، پس لطفاً بجنبید!
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: به نقل از ابوالحسن خرقانی:
مردمان سه گروهند: یکی ناآزرده تو را آزارد، یکی بیازاری، بیازارد و یکی که بیازاری و نیازارد.
پیشنهاد مطالعه:
مطلبی دیگر از این انتشارات
جزئیاتِ سازندۀ زندگیِ آقای دانشآموز | برگِ دوم؛ مدرسه
مطلبی دیگر از این انتشارات
آن لبهای شیرین
مطلبی دیگر از این انتشارات
بعدازظهرِ سگی