Asma Oo·۱ سال پیشایستاده در غباری از تاریخ و تمدن هابچه تر که بودم رویاهایم خلاصه میشد در شاهزاده سوار بر اسب سفیدی که خواهد آمد و مرا از افسون تلخِ اجتناب ناپذیری که به آن دچار شده ام نجات م…
Asma Ooدرشبنامههایِ زنانه·۱ سال پیشنبضم از طغیان خون و زندگی متورم است...نمی دانم اگر موسیقی و چای بهار نارنج را نداشتم؛ اگر طعم قهوه در حال خواندن شعر های سهراب و فروغ آرامم نمی کرد؛ اگر با عطر مریم سرمست نمی شد…