علی خالقی·۳ سال پیشگربه سیاه، قر بده بیا.دوباره مجبور شدم از خونه بزنم بیرون. سرما استخونسوز بود. مجبور بودم برم دنبال محمد تا از کلاس زبان برگردونمش. باد سرد از کنار یقه کاپشنم و…