خوالیگر شیرازی·۲ سال پیشداستان کشکی- قسمت هشتمتصور نمیکردم سفر کشکیم اینقدر طولانی و پرماجرا از آب در بیاید اما چه کنیم که کشک نقش مهمی در زندگانی مردم این جغرافیا دارد و خیلی کمتر از ل…
elaa·۶ سال پیششبهای سحرآمیز پاییزی، جوراب کاموایی، کدو تنبل، خرمالوراستش را بخواهید تا همین سال قبل هیچ دل خوشی از پاییز نداشتم، این فصل برایم مانند پیرمرد دل چرکینی بود که پا در کوچه های شهر میگذاشت و سایه اش که در کوچه می افتاد با بی اعتنایی به صدای خنده و شادی بچه ها، توپ بازی آنها را کاملا خونسردانه با ضربات متعدد چاقو تکه تکه میکرد ، بعد از آن با بدجنسی تمام شنل تیره رنگ خود را طی حرکتی نمادین در هوا چرخی میداد و بی توجه به نگاه...