Asal E·۲ ماه پیشمنی دیگر...هنگامی که قهوهی صبحگاهیاش آماده شد، صدای دوچرخهسواری که نامهها را تحویل میدهد به گوشش رسید. قهوهاش را در لیوان ریخت و جرعهجرعه نوشید…
قالیشویی شهرزیبا·۴ ماه پیشچطور رفتار اشتباه من باعث شد از همسرم جدا بشم!شاید عشق ما از همان ابتدا هم با عجله گره خورده بود. من شیفتهی سادگی و آرامش سارا بودم و او شیفتهی بلندپروازیهای من. در آن روزهای اول، هم…
Z@hrA,N👣·۴ ماه پیشبیش از هر چیزبیش از هر چیز به گریه ی ابرها محتاجم ، به زلالی رودخانه و جهانی بدون درد ، جهانی لااقل برای یک روز بدون مرگ ، بیش از هر چیز به سرخوشی و آین…
Newti·۹ ماه پیشبه یاد کسانی که نجنگیده، باختندبه قول سورنا: قشنگ تره اینه نترسم، نذارم زیریا لَگَد شَن
دختࢪماھ·۱ سال پیشامان از بی شوهرینوشته خیلی خیلی کوتاه من ، این نوشته یه قضیه جالب داره بخونید و اگه خواستید بدونید بگید تا تعریف کنم من در کوچه های تاریک و تنگ محله مان گم…
مائده جون·۲ سال پیشتفاله چایی و پوست پرتقالامروز ،یعنی امشب وقتی داشتم قسمت اول سریالِ "بگو که دوستم داری " رو میدیدم یک صدای آرام توی گوشم زمزمه کرد یه چیزی بنویس .گاهی اوقات احساس…