مداد سیاه·۲ ماه پیشدل، چراغ قوه، شاه مقصود°مثل آدم تازه گرمابه دیده، از لابلای دم گرم آب ظاهر شد. راه رفتنش، خبر پیشبینی بارون بود واسه هفته آخر شهریور و اول مهر. لحنش لطیف، بوی گل…
مداد سیاه·۶ ماه پیشپادکست هفت چناراز این دنیا به فلسفه، هنر و ادبیّات پناه ببرید. زیرا تنها در این سه عرصه میتوانید با جهان با آن شکلی که باید باشد ولی نیست روبرو شوید.پادک…
مداد سیاهدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۶ ماه پیشاز حیاط تا پشت بومدوست دارم اگه یه روزی اتفاقی تو خیابون دیدمت، اومدی جلو و پرسیدی: «شناختی منو؟» خودمو بزنم به اون راهی که تو قبلا میرفتی و بگم: «نه، بجا ن…
مداد سیاه·۱ سال پیشتو آه بکش، من رنگش میکنم°شیرین آفتابِ قلب حوض نقرهای من!سرت را بالا بگیر و دوام بیاور. شالت را پس بکش تا روی گوشَت. عیبی ندارد اگر تارهای سپید گوشه شقیقه و بالای…
مداد سیاه·۱ سال پیشهمسایه°کاش دیوار آشپزخانهات چسبیده بود به دیوار آشپزخانه خانه من تا شبها که ظرفهای نشسته را میشستی، تمام چراغها را خاموش میکردم، صورتم را می…
مداد سیاه·۱ سال پیشآتش سرد°مادرم هیچوقت نعنا خشک نمیخرید، خودش سبزی تازه میخرید، پاک میکرد، میشست، برگها رو سالم از ساقه جدا میکرد، روی یک ملحفه سفید گوشه اتاق،…