??ℜ?:((✨·۱ سال پیشداستان چند پارتی ؟! پارت 5داستان چند پارتی ؟! پارت 5صدای پا اومد . دیدم دختر خانومس . وقتی میا و لباس قشنگش رو دید سریع دویدسمت اتاق . مامانش هم رفت دنبالش . منم به…
??ℜ?:((✨·۱ سال پیشداستان چند پارتی ؟! پارت 4داستان چند پارتی ؟! پارت 4از اتاق اومدم بیرون ، دو سه ساعتی بیدار بودم و داشتم به همه چی فکر میکردم . دو سه ساعتی که گذشت رفتم تو اتاقش ، ع…
??ℜ?:((✨·۱ سال پیشداستان چند پارتی ؟! پارت 3داستان چند پارتی ؟! پارت 3رفتم تو اتاقش و ازش پرسیدم : چرا گریه میکنی ؟+دلم برای مامان و بابام تنگ شده ._چرا مردن ؟+اون موقع خیلی کوچولو بو…
??ℜ?:((✨·۱ سال پیشداستان چند پارتی ؟! پارت 2داستان چند پارتی ؟! پارت 2 پارت دو :))اون دختر کوچولو رو بردم خونه ، کمی هم توی راه براش خوراکی خریدم و بهش دادم . بردمش حموم ، خیلی کثی…
??ℜ?:((✨·۱ سال پیشداستان چند پارتی ؟! پارت 1داستان چند پارتی ؟! پارت 1( اسم داستان آخر سر )سلام ، من Jamie ( جِیمی ) هستم .۳۹ سالمه و در شرکت بیسکوییت ساری کار میکنم . ازدواج نکردم و…