حال خوب با مشاهده یک کار خوب

مدتهاست که آینه سمت شاگرد پرایدم شکسته و درستش نکردم.چند روز پیش از سرویس جا ماندم و مجبور شدم با پرایدم به اداره بروم.پراید را در پارکینگ اداره پارک کردم.وقتی برای عزیمت به سمت خانه سراغش رفتم،یک کاغذ را زیر برف پاک کن آن دیدم.کاغذ را برداشتم.روی آن با خودکار آبی نوشته شده بود:

«سلام بدن من به آینه سمت شاگرد ماشین شما گیر کرد و کج شد حلال کنید.905..091235 »

بنده خدا به خاطر دیر رسیدن،با عجله به سمت اداره می آمده که در یک لحظه بدنش به آینه بغل،گیر می کند و گمان می برد که این شکستگی و کجی قدیمی،در اثر برخورد او ایجاد شده است.بنابراین یک تکّه کاغذ پیدا می کند.با یک خودکار آبی که معلوم است نفس های آخرش را می کشد،با عجله زیاد،این چند کلمه را می نویسد تا در صدد کسب حلالیت برآید.

مطلب قبلیم که با هشتگ"حال خوبتو با من تقسیم کن"نوشته بودم:

https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%AA%DA%A9-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%86-%D9%87%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D8%AF-qgjikczalyv8

تمام مطالبی که در یک هفته قبل نوشتم(به ترتیب میزان مقبولیت):

همه چی زیر سر این آخونداست!

انتقام از ثروتمندان حرامزده به سبک یک نقّاش!

ماجرای امروز من و مادر محلّه مان!

آخرین خبر پخش شده از رادیو هدرستان-دو

در به در به دنبال وجه تسمیه یک فیلم!

ضد زنگ-دو