«خفه شو و برقص»نام قسمت سوم از فصل سوم سریال علمی تخیلی آینه سیاه یا Black Mirror است.
گاهی از فردی عملی سر می زند که از افشا شدن آن سخت هراس دارد.عدّه ای از آن عمل شرم آور او فیلم یا سند تهیه می کنند و آن گاه این دستور را خطاب به او صادر می کنند:«خفه شو و به هر سازی که می گوییم برقص!»
سر شما را درد نمی آورم.ولی گمان می کنم در هر پست و مسئولیت و جایگاهی که هستیم باید حواسمان باشد که خفه کنندگان و رقصندگان در کمین ما هستند.مراقب باشیم تا در دسته کسانی قرار نگیریم که مجبور هستند خفه شوند و برقصند!
تردید ندارم که خیلی ها امروز در حال خفه کردن و رقصاندن و خیلی ها هم در حال خفه شدن و رقصیدن هستند.امّا همچون پایان تلخ این قسمت از سریال آینه سیاه،روزی دست کسانی که امروز خفه شده اند و در حال رقصیدن هستند،رو می شود.
اگر آن که امروز مجبور به خفه شدن و رقص شده در زمره یک آدم معمولی باشد،همین فردا یا فرداهای دیگر دستش رو شود،عواقب خیلی زیادی برای جامعه در پی ندارد.در نهایت اعتماد خانواده و نزدیکانش را از دست می دهد.امّا...
چنانچه آن کسانی که بهتر است ناکسانشان بخوانیم در زمره همانهایی باشند که امروز،به بهانه زیبای خدمت به مردم،مسئولیتی بر گردن گرفته اند،در آینده ای نزدیک یا دور دستشان رو شود که در زمان مسئولیت در حال خیانتِ نابخشودنیِ«خفه شدن و رقصیدن»به ضرر مردم و به نفع خودشان،خانواده شان،حزبشان و یا دشمن بوده اند،چه رسوایی عظیمی به دنبال دارد و چه ضربه مهلک و شکننده ای است بر پیکره زیبای اعتماد مردم.
از شما دعوت می کنم،پُستهای جالبی که به تازگی با هشتگ«حال خوبتو با من تقسیم کن»منتشر شدند را بخوانید:
مطالبی که هفته قبل منتشر کردم:
حُسن ختام:از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری:
الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.
الهی! گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو در میان است نا امیدی حرام است.
الهی! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.
الهی! اگر امانت را نه امینم، آن روز که امانت می نهادی می دانستی که چنینم.
الهی! بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد.مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.
الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.
الهی! عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.