مقدمه:
نازنین! روزگاری شده است که به قول مادر بزرگ مرحومم: «در دهان را نمیشود برداری!»
نازنین! روزگاری شده است که: «دهانت را میبویند مبادا گفته باشی کوفت و زهر مار!»
گویا مرحوم عمران صلاحی عزیز هم دلش پُر بود که ما را اینگونه نصیحت کرد و رفت:
هشدار كه با درفش، نازت نكنند
توليدگرِ برقِ سهفازت نكنند!
اوضاع جهان، ديمی و هركیهركی است
كوتاه بيا، تا كه درازت نكنند!
نازنین! روزگاری شده است که: «پوسکندهنویسی تاوان دارد و چارهای نیست جز پوشندهنویسی!»
نمیدانم چرا «گردنگیرِ» غالب کسانی که مسئولیتی را در این مملکت به عهده دارند، خراب شده است؟ عزیزان، همین که روی کار میآیند گرفتاریها، بدبختیها و گرانیهای ساعتی و کمرشکن را یا به گردن دیگری میاندازند و یا به گونهای رفتار میکنند که انگار نه انگار! دوستان، با شعارِ «من آنم که رستم بود پهلوان» پا به میدان مشکلات حلّ مردم میگذارند و ما پهلوان ندیدهها هم به ناچار باور کرده و قربان صدقهشان میرویم، ولی چیزی نمیگذارد که این پهلوان هم... بگذریم!
به قول هوشنگ خان ابتهاج:
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست!
و به قول همان ایشان:
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من توست!
امیدوارم با این مقدمهی سردرگم و بههمریخته، توانسته باشم شما را برای خواندن ادامهی شاید آشنا ولی بدون تردید عجیبِ این یادداشت کوتاه، آماده کنم. یادداشتی که در آن یکی از تلخترین مشکلات امروزمان را با خرواری از شیرینیجات، بیان کردهام تا یک وقت به کسی بر نخورد!
اصل مطلب:
رییس جمهور: عسل، عسل، عسل، عسل، عسل، باز هم عسل، دوباره عسل و همچنان عسل!
رییس مجلس: حلوا، حلوا، حلوا، حلوا، حلوا، حلوا، حلوا ، باز هم حلوا، دوباره حلوا و همچنان حلوا!
رییس قوّی قضاییه: گز اصفهان، گز اصفهان، گز اصفهان، دوباره گز اصفهان و همچنان گز اصفهان!
وزیر فرهنگ: شکر، شکر، شکر، شکر، شکر، شکر، شکر، شکر باز هم شکر، دوباره شکر و همچنان شکر!
وزیر بهداشت: سوهان قم، سوهان قم، باز هم سوهان قم، دوباره سوهان قم و همچنان سوهان قم!
وزیر اقتصاد: قطاب یزد، قطاب یزد، قطاب یزد، باز هم قطاب یزد، دوباره قطاب یزد و همچنان قطاب یزد!
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: قند، قند، قند، قند، قند، قند، قند، باز هم قند، دوباره قند و همچنان قند!
وزیر ورزش: کلوچه، کلوچه، کلوچه، کلوچه، کلوچه، کلوچه، باز هم کلوچه، دوباره کلوچه و همچنان کلوجه!
وزیر صمت: آبنبات قیچی، آبنبات قیچی، باز هم آبنبات قیچی، دوباره آبنبات قیچی و همچنان آبنبات قیچی!
وزیر آموزش و پرورش: شکلات، شکلات، شکلات، شکلات، باز هم شکلات، دوباره شکلات و همچنان شکلات!
وزیر علوم: کمپوت گلابی، کمپوت گلابی، باز هم کمپوت گلابی، دوباره کمپوت گلابی و همچنان کمپوت گلابی!
وزیر نفت: زولبیا بامیه، زولبیا بامیه، زولبیا بامیه، باز هم زولبیا بامیه، دوباره زولبیا بامیه و همچنان زولبیا بامیه!
وزیر راه و شهرسازی: کمپوت هلو، کمپوت هلو، باز هم کمپوت هلو، دوباره کمپوت هلو و همچنان کمپوت هلو!
وزیر نیرو: باقلوای قزوین، باقلوای قزوین، باز هم باقلوای قزوین، دوباره باقلوای قزوین و همچنان باقلوای قزوین!
وزیر ارتباطات: شیرینی ناپلئونی ...، باز هم شیرینی ناپلئونی، دوباره شیرینی ناپلئونی و همچنان شیرینی ناپلئونی!
وزیر جهاد کشاورزی: شربت گلاب، شربت گلاب، باز هم شربت گلاب، دوباره شربت گلاب و همچنان شربت گلاب!
سایر وزرااا: حبّهی انگور، حبّهی انگور، حبّهی انگور، باز هم حبّهی انگور، دوباره حبّهی انگور و همچنان حبّهی انگور!
آمنهسادات ذبیحپور، علی رضوانی، یوسف سلامی، محمدرضا حسینی بای و سایر همکاران: عسل، حلوا، حلوا، گز، گز اصفهان، قطاب یزد، آبنبات، آبنبات قیچی، شکر، قند، شکلات، کمپوت، کمپوت هلو، شربت گلاب، سوهان قم، کمپوت گلابی، زولبیا بامیه، شیرینی ناپلئونی، باقلوای قزوین، کلوچه، حبّهی انگور، با هم...، دوباره... ، همچنان... !
مردم شریف، خوب و نازنین ایران: مرض قند!
دو یادداشت پیشین:
گاهنامهی دستانداز شماره بیست و دو:
دوستان عزیز و فرهیخته، مهلت نویسندگی برای موضوعات گاهنامهی شماره بیست و دو، طبق قرار قبلی، به پایان رسید و آخرین فهرست شرکتکنندگان در مسابقهی دستانداز، در پایانِ مطلبِ «چگونه یک میلیون غلط املایی را مثل آب خوردن، وارد بازار نشر کنیم؟!»، آمده است. دوستانی که در مسابقه شرکت کردهاند، لطف کنند برای انجام رایدهی و تکمیل فرایند حضور خود، فهرست و توضیحات پایان این مطلب را به دقّت مطالعه کنند.
چنانچه وقت داشتید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: