قدیما
یکی تعریف میکرد قدیما انقد دیوارها حصار نمیشد دورمون ، کوتاه بود کاهگلی ، در خونه ها باز ، خودمون نون میپختیم از این نون گردا که الان بهش میگن نون محلی روش روغن نباتی میمالیدیم و یه کم شکر ولی همیشه منتظر بودیم یکی از شهر بیاد که نون بربری بیاره اونموقعها نونا ورای الان بود ، میگف تو همون قدیما یکی میخواسته بره مکه ، همه پولهاشو که خرج سفر میشده میذاره توی مجمع وسط...