حمیدرضا حسینی * | بیستوچهارم مهرماه برابر است با پنجاهمین سالروز گشایش برج و میدان آزادی. این بنا که از نمادهای تهران و ایران مدرن است، در فاصله سالهای چهلوپنج تا پنجاه طراحی و ساخته شد و همزمان با برگزاری جشنهای یادبود دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به بهرهبرداری رسید. در ابتدا، نام آن «بنای یادبود شهیاد آریامهر» بود، اما خیلی زود در پیوند با انقلابی که نظام دوهزاروپانصد ساله شاهنشاهی را برانداخت، برج آزادی نام گرفت.
شهیاد آنگونه که حسین امانت، طراح و معمارش میگوید: «مثل بچهای بود که شما به دنیا میآورید و نمیدانید که او در آینده چگونه خواهد شد. این بچه بزرگ میشود و زندگی مخصوص به خودش را پیدا میکند که دیگر در اختیار شما نیست. شهیاد هم همین طور شد و فکر میکنم به این خاطر در دل مردم جا باز کرد که خیلی ایرانی است و جوهره فرهنگ ایران را در خود دارد.»
بدین مناسبت، فرازهایی از مقالهای را که درباره برج آزادی در جلد سوم دانشنامه تهران بزرگ نوشتهام، در چند بخش [اینجا دو بخش] تقدیمتان میکنم.
در یازدهم آبانماه سال چهلوشش محمدرضا پهلوی در محل اجرای پروژه حاضر شد و با حضور نخست وزیر، شهردار تهران و جمعی از مقامات، لوح یادبود شهیاد را در ضلع شمال غربی بنا نصب کرد. روی این لوح نوشه شده بود: «بیاری ایزد توانا، ما محمدرضا پهلوی، آریامهر شاهنشاه ایران، شهیاد آریامهر را بنیان نهادیم. یازدهم آبانماه یکهزار و سیصد و چهل و شش خورشیدی» این کار اقتباسی بود از دفن لوح زرین پایهگذاری تخت جمشید زیر پایههای کاخ آپادانا.
نصب نمادین لوح بنیانگذاری از سوی شاه به معنی آغاز سریع عملیات ساختمانی نبود و تا حدود یک سال بعد که پیمانکار ساخت شهیاد از طریق برگزاری مناقصه محدود انتخاب شد، عملیات ساختمانی هنوز آغاز نشده بود. در اواخر سال چهلوهفت که محدوده بیضی میدان شهیاد مشخص شده و خاکبرداریها و خاکریزیهایی انجام گرفته بود، کارگاه ساخت شهیاد فعالیت خود را آغاز کرد.
از ابتدای کار، دو مشکل عمده پیش رو قرار داشت: زمان نسبتا کمی برای انجام این پروژه بزرگ در اختیار بود و ساخت بنایی با ابعاد و پیچیدگیهای شهیاد مسبوق به سابقه نبود. برای پشت سر گذاشتن مشکل زمان، همه عوامل پروژه به کار شبانه روزی روی آوردند و صدها کارگر که تعدادشان گاه به چهارصد نفر میرسید، به کار گرفته شدند. در این میان، ابتکاراتی هم به خرج داده شد تا سرعت انجام کار بیشتر شود. برای نمونه، ساخت هر یک از پایههای برج که فونداسیون آنها هفت متر عمق داشت، بین چهار نفر به نامهای خدایی، ربیعی، شیدا و یزدی به مسابقه گذاشته و مقرر شد که هرکدام کار را در زمان کمتری به انجام رساندند، جوایزی را دریافت کنند.
از جمله دشواریهای ساخت برج شهیاد، پوشش نمای بیرونی آن بود. با توجه به سنت دیرینه سنگتراشی در ایران، استفاده از نمای سنگی در دستور کار قرار گرفت و مقرر شد که نمای بیرونی برج با سنگهایی به ضخامت حداکثر چهل و حداقل هفت سانتیمتر پوشیده شود. طول برخی از سنگها به شش متر میرسید.
با تأیید آزمایشگاه مکانیک خاک سازمان برنامه و بودجه، سنگ سفید مرمریت جوشقان برای این کار مناسب تشخیص داده شد. از آنجا که سنگها باید به حدود پانزده هزار شکل مختلف برش داده میشدند، سازمان مدیریت صنعتی کشور، محاسبه کامپیوتری حجمهای محیطی هر یک از آنها را بر اساس مختصات سطوح خارجی بنا که توسط مهندس سازه بنا تهیه شده بود، انجام داد. با مشخص شدن حجمها، شابلون چوبی هر سنگ تهیه شد تا سنگها را از روی آن برش دهند.
در فرایند ساخت برج، عملیات کارگذاشتن سنگها و بتنریزی بدنه به طور همزمان و هماهنگ پیش میرفت؛ بدین معنی که سنگها با استفاده از آگرافهای فولادی ضد زنگ و ضد اسید به آرماتورها جوش داده میشدند و پس از اطمینان از محکم بودن، عملیات بتن ریزی پشت آنها انجام میگرفت. بدین ترتیب در ساخت شهیاد از سنگ به عنوان قالببندی یک طرف دیواره بتنی استفاده شد که در آن زمان، روشی تازه و نوآورانه در ایران بود.
به رغم اینکه مسؤولان شورای مرکزی جشنها مراحل ساخت شهیاد را از نزدیک رصد میکردند و شخص ملکه نیز دو یا سه بار در محل پروژه حاضر شد تا روند کارها را از نزدیک مشاهده کند، همواره این نگرانی وجود داشت که افتتاح شهیاد به برنامه جشنهای شاهنشاهی نرسد. ساخت برج و میدان شهیاد تنها چند روز پیش از گشایش رسمی برج به پایان رسید و مدت زمان ساخت آن سی ماه بود.
بزرگی و پیچیدگی پروژه ساخت بنای شهیاد موجب شد که افراد و شرکتهای متعددی با تخصصهای گوناگون در این پروژه شرکت داشته باشند. غیر از حسین امانت که طراح و مهندس معمار بود، محسن فروغی از سوی شورای مرکزی جشنها به عنوان ناظر و مهندس مشاور ساخت شهیاد انتخاب شد. به گفته امانت «او هیچ دخالتی در کارها نمیکرد و جز حمایت و پشتیبانی کار دیگری انجام نمیداد.»
با توجه به پیچیدگیهای فنی ساختمان شهیاد و نبود ابزارهای لازم برای انجام محاسبات فنی در ایران، به پیشنهاد حسین امانت، شرکت انگلیسی او آروپ و همکاران بدین منظور انتخاب شد و محاسبات مربوطه را به انجام رساند.
برنده مناقصه ساخت شهیاد شرکت ماپ به مدیریت محمد پورفتحی بود. او به ایرج حقیقی گفته بود: فقط به خاطر گرفتن پروژه در مناقصه شرکت کرده و قیمتی که پیشنهاد داده در سطحی است که سودی برای او نخواهد داشت؛ چندان که در پایان کار نیز مدعی بود هفتصد هزارتومان متضرر شده است. امانت، سپردن پروژه به پورفتحی را یکی از شانسهای خود میداند؛ چرا که «بسیار درویش مسلک بود و دوز و کلکهای مقاطعهکاران را نداشت».
سرپرستی کارگاه ساخت شهیاد از سوی شرکت ماپ به ایرج حقیقی سپرده شد. حقیقی که دانش آموخته دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال چهلوچهار بود، تجربههایی مانند نظارت بر پروژه ساخت کارخانه ماشین سازی تبریز و تهیه نقشههای توپوگرافی این پروژه را در کارنامه داشت و پیش از پیوستن به شرکت ماپ، در شرکت مشاوران بنیان (منقح-شریعتزاده)کار میکرد.
دو شخص دیگری که امانت و حقیقی از آنها به عنوان افراد بسیار تأثیرگذار نام میبرند، قنبر رحیمی و غفارداورپناه هستند. اولی که سلطان سنگ ایران خوانده میشد، مسؤولیت تأمین سنگ از معدن جوشقان را برعهده داشت و دومی مسؤول گروه سنگتراشان بود، سنگی که توسط قنبر رحیمی از معدن جوشقان تهیه و به تهران آورده میشد، با قیمتی نازلتر از بهای واقعی در اختیار کارگاه قرار میگرفت اما رحیمی به اینکه «بگویند سلطان سنگ ایران است و اعلیحضرت یک تعریفی از او بکند»، راضی بود.
اینها مهمترین عوامل دست اندرکار ساخت شهیاد بودند. بدست دادن فهرست کامل سایر عوامل به سادگی ممکن نیست اما از خلال اسناد موجود میتوان شماری از عوامل را بدین شرح معرفی کرد: شرکت روشه به مدیریت مهندس ناصحی، پیمانکار ساخت میدان و خیابان دورادور آن؛ سازمان مدیریت صنعتی، محاسبه حجمهای محیطی نما؛ کارگاه کاشی وزارت فرهنگ و هنر، کاشیکاری رسمیبندیها و شیارهای برج و پوشش خارجی گنبد؛ شرکت فیلیپس، روشنایی میدان و آبنماهای بنای شهیاد؛ شرکت ابوالحسن دیبا و شرکا، نصب آسانسورهای برج؛ شرکت بارش آب، سیستم آبیاری میدان؛ شرکت شعله خاور، بخشی از امور تأسیساتی؛ شرکت آرت سنتروم چکسلواکی، طراحی و تجهیز سالن سمعی-بصری.
در گزارش عملیات حسابداری شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران، تا شهریور سال پنجاهویک، مبالغ پرداختی «بابت ساختمان شهیاد آریامهر و تأسیسات مربوطه» (به جز موزه ششم بهمن که ساخت آن در سال پنجاهوسه آغاز شد) چهلوچهارمیلیونوصدونودوهفت تومان محاسبه شده است. وزارت دربار نیز این رقم را چهلوپنج میلیون تومان معادل شش میلیون دلار اعلام کرد که چهل درصد مجموع مخارج اعلام شده برای جشنهای دو هزارو پانصد ساله بود.
در مردادماه چهلوهفت، یعنی زمانی که نقشههای نهایی شهیاد و محوطه پیرامون آن تهیه شده بود، حسین امانت در نامهای به رییس شورای مرکزی جشنها، هزینه برج شهیاد، پنج غرفه تاریخی اطراف آن، زیرگذر میدان و محوطه سازی داخل میدان را سیویکمیلیونوسیصدوچهلهزار تومان برآورد کردکه مورد تأیید محسن فروغی، ناظر پروژه قرار گرفت. البته بخشی از این مبلغ مربوط به غرفههای سلسلههای پادشاهی بود که هیچگاه ساخته نشد اما در عوض، هزینه ساخت سالن سمعی – بصری که در طرح اولیه نبود، در بودجه پیشنهادی امانت لحاظ نشده بود.
همچنین، امانت تا پیش از مرداد چهلونه با تأیید فروغی درخواست کرد که یکونیم تومان به مخارج ساختمان شهیاد اضافه شود. این ارقام تماما مربوط به کارهای ساختمانی بود و هزینههای دیگری با ارقام قابل توجه وجود داشت که در برآورد اولیه منظور نشده بودند. برای نمونه، علاوه بر ساخت سالن سمعی-بصری که قرارداد آن به مبلغ یکمیلیونوهشتصدونههزار تومان با شرکت ماپ منعقد شد. چهارونیممیلیون تومان (معادل پانصدونود هزار دلار) برای تهیه طرح سمعی و بصری به مرکز هنرهای زیبای چکسلواکی پرداخت شد. درصد کمی از رقم چهلوچهار میلیون تومانی نیز صرف تهیه طرحها یا عملیاتی شده بود که پیش از برگزاری مسابقه شهیاد صورت گرفتند و نیمهکاره رها شدند.
برگرفته از مقاله برج و میدان آزادی، نوشته حمیدرضا حسینی (دانشآموخته تاریخ در دانشگاه ملی، پژوهشگر تاریخ تهران)، دانشنامه تهران بزرگ، جلد سوم
منبع: ناف تهرون