رضا ضیائی‌دوستان
رضا ضیائی‌دوستان
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

نقد فیلم- قلمرو نور(Empire of Light)

قلمرو

شهری ساحلی در انگلستان و سینمایی به اسم امپایر(قلمرو). امپایر در گذشته دارای 4 سالن بوده ولی در حال حاضر فقط دو سالن آن فیلم نمایش می‌دهد و دو سالن دیگر تعطیل شده‌اند و ورودی‌شان هم مسدود است.

مهم‌ترین ساکنان قلمرو

دونالد مدیر سینما زندگی زناشویی ناموفقی دارد و رابطه‌ای پنهانی با هیلاری برقرار کرده است. هیلاری زن میانسال تنهایی‌ست که گذشته پرتنشی را سپری کرده گرفتار مشکلات ذهنی زیادی‌ست و در بیمارستان هم بستری شده . استیون، جوان بیست و چند ساله، سیاه‌پوست خوش‌مشربی‌ست که با مادرش زندگی‌ می‌کند و پدرش سال‌ها قبل آنها را تنها گذاشته و رفته است. رویای ورود به دانشگاه دارد و چون موفق نشده، به امپایر آمده و جدیدترین کارمند و تنها سیاه‌پوست در بین کارکنان است. نورمن آپاراتچی منزوی و مردم‌گریزی‌ست که سال‌هاست فرزندش را ندیده و تلاش کرده تا گذشته را فراموش کند.

نور

در بالاترین نقطه سینما، بعد از دو سالن متروکه، تالار بزرگی قرار دارد که سرشار از نور است و کبوتران در آنجا لانه کرده‌اند و یک پیانو هم در این فضای نورانی دیده می‌شود. سالن رقصی که هیلاری به آنجا می‌رود روشن و نورانی‌ست. سفر تفریحی هیلاری و استیون هنگام رفتن سراسر نورانی‌ست. ارتباط استیون و هیلاری در تالار سرشار از نور اتفاق می‌افتد.

تاریکی

ارتباط هیلاری و دونالد در تاریکی‌ست. هیلاری هنگامی که دچار بحران روحی می‌شود تمام پرده‌های خانه را می‌کشد و فضا کاملن تاریک می‌شود. سفر تفریحی هیلاری و استیون هنگام بازگشت در دل تاریکی صورت می‌گیرد. فضای اتوبوس روشن است ولی بیرون همه چیز تاریک و سیاه است. سالن‌های تعطیل شده سینما هم در تاریکی مطلق گرفتارند.

اصل ماندگاری دید و پدیده فای

اگر ما دو تصویر را در فاصله زمانی کوتاهی، حدود یک شانزدهم ثانیه، مشاهده کنیم دو تصویر را پیوسته و اگر هر تصویر تفاوت اندکی با تصویر قبلی داشته باشد، آنها را متحرک می‌بینیم. اساس سینما بر این نقص ذهنی ما بنیان نهاده شده.

نور و تاریکی

نورمن، آپاراتچی، برای استیون توضیح می‌دهد که بین دو فریم ثابت فیلم تاریکی وجود دارد و اگر تصویرها با سرعت 24 فریم در ثانیه پخش شوند ما متوجه تاریکی نمی‌شویم و فقط نور و حرکت را می‌بینیم. و این نور حاصل جرقه بین کربن‌های سیاه رنگ است. در سفر تفریحی هیلاری و استیون، هنگام رفتن، دست‌های سیاه و سفید این دو در هم گره می‌خورد. در لحظه غمناکی که هیلاری در تاریکی روی تخت دراز کشیده است شعاعی از نور از روی او و همین‌طور سقف اطاقش عبور می‌کند. در کنار دو سالن تاریک و متروک تالار نورانی و روشنی وجود دارد.

همه شخصیت‌های اصلی فیلم گرفتار تاریکی‌هایی هستند. دونالد در این تاریکی غرق شده، هیلاری با تاریکی دست و پنجه نرم می‌کند و به تناوب بین این دو فضا در حرکت است. استیون سردرگم شده و در حال غرق شدن در تاریکی‌ست که هیلاری نجاتش می‌هد و اوج این کمک در اهدای صفحه‌ای از موسیقی یک گروه است که در آن سیاه‌پوست‌ها و سفید پوست‌ها با هم و در کنار هم ترانه‌ای دلنشین سروده‌اند. نورمن برای فرار از تاریکی به روشنایی آپاراتخانه پناه برده و سعی در فراموش کردن گذشته تاریک خود دارد. در بیرون هم در جامعه پرتنش اوایل دهه هشتاد انگلستان، درگیری‌های نژادی به اوج خود رسیده‌اند.

جستجوی نور در دل تاریکی

زندگی هم مثل فیلم سرشار از تاریکی و روشنایی‌ست. تاریکی‌ها هستند و حضورشان غیرقابل کتمان است و با حضور تاریکی‌هاست که نور معنا پیدا می‌کند همه گرفتار تاریکی هستیم ولی زندگی قلمرو نور است. سرتاسر زندگی نور حضور دارد و کافی‌ست از زیر سایه تاریکی خود را خلاص کنیم و دل به تاریکی نسپاریم تا از تاریکی گذر کنیم و ساکن قلمرو نور شویم. مانند کبوتر شکسته بالی که به کمک هیلاری و استیون درمان می‌شود و در آسمان نورانی به پرواز درمی‌آید.

حضور

ما در زندگی حضور داریم بدون اینکه نقشی در آمدنمان داشته باشیم. و برای حضوری مطلوب و دلپذیر نیازمند باهم بودنیم. مثل دو دستگاه نمایش فیلم در سینما که در همکاری دقیق و مطلوب موفق به پخش فیلم می‌شوند بدون اینکه وقفه‌ای ایجاد شود، بدون اینکه سیاهی‌ها دیده شوند به گونه‌ای که حاضرین در سالن فقط نور را می‌بینند. نمایش فیلم حضور در اواخر فیلم ‌هم کنایه‌ای از این موضوع و همچنین کنایه‌ای از بازی گونه بودن زندگی‌ست. و حضور هیلاری در کنار دو همکار دیگرش در اواخر فیلم و دکلمه شعری در ستایش زندگی و تولدی دوباره، تاکیدی بر همین موضوع است.

خاکستری‌های متعدد

قلمرو نور موضوع جذاب و پرداخت هنرمندانه‌ای دارد ولی یک شاهکار نیست و دلیل اصلی این موضوع به ضعف فیلمنامه در پرداختن به موضوعات متعددی‌ست که به صورت خاکستری‌های متعددی لابلای نور و تاریکی پراکنده شده‌اند و از تمرکز بیننده و تاثیرگذاری مطلوب فیلم کاسته‌اند. خاکستری‌هایی مثل تعدد شخصیت‌ها، موضوع‌های متعدد فردی و اجتماعی و سماجت سازنده برای پرداختن به همه این موضوع‌ها. ولی با وجودهمه این خاکستری‌های غیر ضروری و بیش از حد، قلمرو نور فیلم دیدنی و قابل تاملی‌ست در ستایش نور و زندگی. در ستایش همزیستی و نیاز آدم‌ها به هم برای زندگی بهتر و حضور در قلمرو نور.


https://vrgl.ir/jDrIp


https://vrgl.ir/jDrIp



https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%A7-nlwpwoy7ogj6


https://virgool.io/@rziadoostan/%D9%85%D8%B1%D8%AE%D8%B5%DB%8C-ysktdvobszze



https://virgool.io/@rziadoostan/%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A8%D9%90-%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%90-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D9%86%D8%AF%D9%82-w1soshab4mcz


https://virgool.io/@rziadoostan/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AFthe-best-offer-xp0tqo2jdvoh


https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-go2ajqqxoobb
https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%B4%D9%85%D8%B4-%D8%B7%D9%84%D8%A7-yynwmhexjub7
https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%A7%D9%BE%D9%84%DB%8C%DA%A9%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%88-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%81%D9%86%D8%AF%D9%82-%D9%88-%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-jyud35tfjjqy
https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%B3%DA%A9%D8%B3%DA%A9%D9%87-kyl45db8s1ra
https://virgool.io/@rziadoostan/%D8%A2%D8%A8%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-n1gedwelks7w







شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید