سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ سال پیش

درباره فایل صوتی ظریف

اخیرا رسانه فارسی زبان وابسته به عربستان سعودی، موسوم به «ایران اینترنشنال»، فایلی صوتی منتشر نمود که حاوی حدود سه ساعت صحبت های جواد ظریف و سعید لیلاز است.

قهرمان دیپلماسی، جناب آقای جواد ظریف، در این مصاحبه بی پرده و بی پروا حرفهای خود را می زند. انتشار این فایل صوتی دو مطلب را قطعی می کند:

1- ظریف در انتخابات کاندید نخواهد شد.

2- جناح غربگرا به قدری کفگیرش به ته دیگ خورده که کوچکترین امیدی به پیروزی در انتخابات نداشته و با پیش گرفتن سیاست زمین سوخته، شخصی که بیش از هر کس دیگری احتمال پیروزی در انتخابات داشت را هم منفجر کرده تا ترکش های آن تا حد ممکن خسارت و تلفات برای نظام و کشور ایجاد نماید.

علاوه بر این، انتشار این فایل صوتی از طریق یک رسانه سعودی حاکی از آن است که شایعات مبنی بر ارتباط تنگاتنگ جریان سیاسی غربگرا و وابسته به آیت الله هاشمی با عربستان سعودی صحت دارد.

مشخص است که ظریف تصور می کرده این مصاحبه منتشر نخواهد شد و برای ثبت در تاریخ حرف می زده. لذا ما هم این فرصت را مغتنم شمرده و صحبتهای او را با نگاهی تاریخی تحلیل می کنیم.



محوری ترین مطلبی که در سخنان ظریف مطرح بود، همان چیزی بود که ظریف آن را «حاکمیت میدان» در ایران می نامید. ترجمه این اصطلاح «حاکمیت میدان» که ظریف به کار می برد چیزی نیست مگر حاکمیت نظامیان، یا به بیان دقیقتر حاکمیت فرماندهان سپاه پاسداران.

در مقابل «حاکمیت میدان»، ظریف از اصطلاح دیگری استفاده می کرد که گویا همواره نوعی کشمکش با این «حاکمیت میدان» داشته. این اصطلاح همان «دیپلماسی» است، که ظریف ادعا می کند همیشه فدای منافع «میدان» شده است.

به عبارت دیگر، به گفته ظریف نظامیان و فرماندهان سپاه همواره منافع خود را بر دستگاه «دیپلماسی» تحمیل نموده اند.

کمی که با دقت تر به این مطلب می نگریم تصویر جالبی به دست می آید.

یک نیروی وحشی و تروریستی به نام داعش در عراق و سوریه مشغول پیشروی های سریع بود. دولت سوریه که متحد ایران بود در حال سقوط بود و چیزی نمانده بود یک «خلافت اسلامی» داعشی بر سرزمین وسیعی که از غرب سوریه تا شرق عراق امتداد داشت مسلط شود. بعلاوه این حکومت داعشی مورد حمایت اسرائیل هم بود، چرا که خود جناب ظریف در همین فایل صوتی اشاره می کند که اسرائیل حدود 200 بار مواضع نیروهایی که در حال نبرد با داعش بودند را مورد حمله قرار داده بود.

در این شرایط، سپاه پاسداران ما به فرماندهی سردار شهید سلیمانی به نبرد با نیرویی می رود که از طرفی بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی ما بوده، و از سوی دیگر به وضوح مورد حمایت اسرائیل و عربستان.

این در حالی بوده که دستگاه «دیپلماسی» و آقای ظریف در حال مذاکره برای دوستی و رفع منازعه با آمریکا بودند. دیپلماسی موفق می شود با دادن امتیازات بسیار، علی الظاهر اعتماد آمریکا را جلب کرده و توافق برجام را حاصل نماید.

بعد، آقای جان کری وزیر خارجه ایالات متحده به آقای ظریف اعتراض می کند که شما چرا در سوریه با داعش می جنگید؟ و برای اثبات اینکه ما در سوریه مشغول مداخله نظامی هستیم، به افزایش پروازهای هواپیمایی ایران ایر از تهران به دمشق اشاره می کند.

تا همینجای کار یعنی آقای ظریف اعتراف می کند آمریکا هم مانند اسرائیل و عربستان از داعش حمایت می کرده و خواستار توقف عملیات نظامی ایران در سوریه بوده.

بعد آقای ظریف از سردار شهید سلیمانی شکایت می کند که چرا برخلاف میل آمریکاییها، بر حمایت ایران از سوریه اصرار می ورزیده. همچنین شکایت می کند که چرا اجازه دادیم موشکها و هواپیماهای روسیه از آسمان ایران برای حمله به مواضع داعش استفاده کنند. یعنی از نمایش قدرت و اتحادی که میان ایران و روسیه علیه آمریکا و داعش در سوریه شکل گرفته بود ابراز ناخرسندی می کند. حتی تا جایی پیش می رود که ادعا می کند روسها اراده خود را بر ایران تحمیل کردند و اگر این اتفاقات نمی افتاد، «دیپلماسی» می توانست منافع ملی را پیش ببرد.



صحبت های جناب ظریف حاوی نکات دقیقی است، اما اشکال بزرگش این است که از کلمات نادرست و گمراه کننده ای برای بیان این نکات استفاده کرده.

برای رمز گشایی صحبت های ظریف باید معانی اصلی کلمه ها و ترکیب های تازه مورد استفاده وی را در نظر داشته باشیم:

1- هر جا صحبت از «میدان» کرده، در اصل به معنای منافع ملی است.

2- هر جا صحبت از «دیپلماسی» کرده، در اصل به معنای منافع آمریکاست.

واقعیت این است که جریان غربگرا بطور کلی، و دولت روحانی بالاخص در حقیقت حافظ منافع آمریکا در ایران بوده و هستند. هدف این جریان همواره این بوده که سیاست های داخلی و خارجی ایران در راستای خط مشی های کلی تعریف شده توسط آمریکا قرار گیرد.

بعنوان مثال، اگر آمریکاییها تصمیم گرفتند «اسد باید برود»، دستگاه «دیپلماسی» این را بعنوان یک خط مشی کلی پذیرفته و هر گونه اقدام در به چالش کشیدن این فرمان حکومتی آمریکا را «بر خلاف منافع ملی» تفسیر می نماید.

از سوی دیگر، قبلا اشاره کرده بودیم تنها نیرو و نهاد منسجم و سازمان یافته ای که در ایران شکل گرفته و ماهیت ملی پیدا کرده دقیقا همان سپاه پاسداران است. طبیعتا وقتی منافع ملی ایران، مانند تهدید داعش، با منافع آمریکا (یعنی سرنگونی حکومت بشار اسد) در تضاد قرار گیرند، نتیجه این می شود که «میدان» (یعنی سپاه و منافع ملی ایران) با «دیپلماسی» (یعنی دولت روحانی و منافع آمریکا) وارد کشمکش می شود.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%AF-s9ewarbufbje

طبق شهادت جناب آقای ظریف، در ایران نهایتا «میدان» حاکم شده و «دیپلماسی» را وادار کرده برای «میدان» هزینه بدهد. ترجمه اینکه در ایران نهایتا منافع ملی بر منافع آمریکا رجحان و غلبه پیدا می کند.

جناب ظریف این را نقطه ضعف می دانند، که البته با توجه به ماهیت تسلیم طلبانه و غربگرایانه جریان سیاسی جناب ظریف و دولت روحانی این دیدگاه عجیب نیست.



گاهی اوقات بر خلاف قسم حضرت عباس خوردن های ظریف، ناگهان دم خروس بیرون می زند!

بعنوان مثال آنجا که داستان مذاکره با عربستان برای پایان دادن به جنگ یمن را تعریف می کند. می گوید آقای جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) با او در تماس تلفنی توافق می کند که عربستان را قانع کند تا جنگ یمن را خاتمه دهند. بعد معلوم می شود عربستان دبه کرده و توافق را رد نموده.

ظریف می گوید جان کری پشت تلفن به او گفته عربها دچار توهم هستند و اشتباه می کنند که جنگ را ادامه می دهند. اما خود ظریف بلافاصله اضافه می کند که روز بعد، آقای اوباما در مصاحبه ای اعلام کرد ایران مسئول و مقصر ادامه جنگ در یمن است!

یعنی مشخص است که عربستان با هماهنگی آمریکا وارد جنگ یمن شده و کارویژه دستگاه دیپلماسی جناب ظریف چیزی بیش از هموار کردن مسیر برای پیشبرد اهداف آمریکا نبوده. عربستان برای تامین منافع آمریکا به یمن حمله کرده و وظیفه دیپلماسی ظریف و آمریکا این بوده که حمایت ایران از نیروهای یمنی متوقف شود. هر چیزی غیر از این یعنی «دیپلماسی» به اهدافش نرسیده (بخوانید منافع آمریکا تامین نشده) و لذا ایران باید محکوم شود!



و نکته مهم دیگر مطلبی بود که ظریف در خصوص نقش روسیه در تخریب دستاوردهای «دیپلماسی» ایران بیان کرد.

ظریف بازگو می کند که روسها تصور نمی کردند توافق برجام شکل بگیرد و هنگامی که دیدند این توافق در حال شکل گیری است شروع به سنگ اندازی کردند. بعلاوه جای دیگری ادعا می کند روسها اراده خود را در سوریه به ما تحمیل کردند.

میزان تنفر و انزجاری که ظریف از روسیه دارد به حدی است که حتی با هیجان، خاطره روزی را بازگو می کند که در حضور جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) به لاورف (وزیر خارجه روسیه) با لحنی تند پرخاش کرده و گفته:

None of your fu*king business!

که معادل فارسیش می شود چیزی شبیه:

گ... خوریش به تو نیومده!

قهرمان دیپلماسی دولت تدبیر و امید از سویی به روابط گرم و دوستانه خود با آمریکاییها افتخار کرده، و از سوی دیگر استفاده از الفاظ رکیک در محاوره با همتای روسی خود را نشانه عزت نفس و احتمالا نشانه وطن پرستی خود می داند.

این روایتی که از نفوذ روسیه در ایران و بخصوص سپاه پاسداران گفته و ادعا می کند روسها نمی گذارند ما به آمریکا نزدیک شویم و از روابط دوستانه با «جهان» (یعنی همان آمریکا) بهره مند شویم، یکی از خطوط اصلی تبلیغات جریان غربگرا در ایران است. خطی که شباهت زیادی به اتهاماتی دارد که دموکراتها در آمریکا علیه دونالد ترامپ وارد می کردند، و البته هرگز در هیچ دادگاهی قادر به اثبات آن نشدند. هر چند، تبلیغات رسانه ای و پروپاگاندا نیازی به حقایق ندارد و کافیست یک مطلبی به اندازه کافی برای افکار عمومی تکرار شود تا بعنوان حقیقت مطلق پذیرفته شود.

واقع امر این است که نه روسیه حقیقتا در ایران نفوذی دارد، نه البته ایران در روسیه. اتفاقا برعکس، هم روسیه و هم ایران هر دو به شدت مایل به نزدیکی به غرب و دوستی با آمریکا هستند. در روسیه هنوز نیروهای سیاسی قدرتمندی وجود دارند که معتقدند روسیه باید در نظم نولیبرال جهانی آمریکایی حل شده و قدرت آمریکا را به چالش نکشد. اما گروه دیگری هم هستند که علیرغم میل شدید به دوستی با آمریکا، هنوز دوستی با آمریکا را از پس پشت منافع ملی می طلبند. یعنی از هول دوستی با آمریکا منافع و امنیت ملی روسیه را فدا نمی کنند. بعنوان مثال اگر قرار باشد با سقوط حکومت بشار اسد، تنها پایگاه دریایی روسیه در دریای مدیترانه از دست برود، طبیعتا منافع روسیه و آمریکا در تضاد با هم قرار می گیرند.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%81%D8%AD%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%85-bjdf67uljl6g

در ایران هم دقیقا وضعیت مشابهی وجود دارد. یک جریان غربگرا داریم که منافع ملی را همان منافع آمریکا تعریف کرده و هر چیزی که در تضاد با منافع آمریکا قرار گیرد را هم علیه منافع ملی تعبیر می کند.

اما از سوی دیگر یک گروهی هم هستند که رابطه با آمریکا را در صورتی مطلوب می دانند که در خدمت منافع ملی واقعی قرار گیرد. یعنی اگر فی المثل آمریکا تصمیم گرفت با تقویت داعش و سرنگون کردن حکومت بشار اسد در سوریه، و خلع سلاح یا نابودی حزب الله لبنان، یا مواردی از این قبیل، نفوذ و اقتدار منطقه ای ایران را از میان برده و زمینه را برای کشاندن ایران به سرنوشت لیبی فراهم کند، در اینصورت پر واضح است که منافع ملی ما در تضاد با منافع آمریکا قرار می گیرد.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%84%DB%8C%D8%A8%DB%8C-bkjwcdordwy4

نتیجتا اتحاد استراتژیک ایران و روسیه در مساله سوریه نه به دلیل نفوذ روسیه در ایران بوده، و نه به دلیل ذهنیت غرب ستیز و گیر کردن در دوران جنگ سرد!

بلکه تخاصم و اقدامات آمریکا بر علیه منافع ملی هر دو کشور ایران و روسیه بطور همزمان موجب شده تا این دو کشور، علیرغم تمایلی که هر دو به دوستی با آمریکا دارند، هر دو در این موضوعِ بخصوص بر علیه آمریکا متحد و متفق شوند.

اما جناب ظریف این دیدگاه را قبول ندارند. چون تفکر ظریف کاملا متاثر از جهان بینی نولیبرالی است. وقتی بارها تاکید می کند «با رئالیسم مشکل دارم»، دقیقا به همین دلیل است که نولیبرالیسم را پذیرفته.



ظریف ادعا می کند منافع ملی تک ساحتی نیست. اعتراض دارد به اینکه «میدان» منابع اقتدار ملی را تک ساحتی و تنها بصورت اقتدار نظامی می بیند. ظریف معتقد است این دیدگاهی «رئالیستی» است و او رئالیسم را رد می کند. معتقد است منابع اقتدار تک ساحتی نیست و باید اقتدار «دیپلماسی»، اقتدار اقتصادی و غیره را هم به آن اضافه نمود.

برداشت کلی که از صحبت های ظریف می شود به اینصورت است که او تنها راه رسیدن به انواع اقتدار را از طریق حل شدن در نظم نولیبرال جهانی می بیند. وقتی صحبت از «اقتدار دیپلماسی» می کند، منظور همان همسو کردن منافع ملی با منافع آمریکاست. یعنی به هر ضرب و زوری که شده از تنش با آمریکا خودداری کنیم. هر طوری شده خودمان را با نظم جهانی که آمریکاییها تعریف کرده اند سازگار کنیم و راهی پیدا کنیم تا درون ساز و کار نظام سرمایه داری نولیبرال جهانی طوری جای بگیریم که حداکثر، به جای تنش، فقط کمی اختلاف نظر با آمریکا داشته باشیم. احتمالا بهترین مثال این رویکرد، همان عربستان سعودی است که با وجود اِعمال بیشترین محدودیت ها و فشارهای اجتماعی علیه زنان، همچنان می تواند حتی ریاست کمیسیون زنان در سازمان ملل را هم عهده دار شود و هیچ تحریم حقوق بشری هم از آمریکا دریافت ننماید.

کاری به بحث حقوق بشر و آزادی های اجتماعی نداریم. نکته بسیار مهم در این بخش از سخنان ظریف این است که او حل شدن در نظم نولیبرال جهانی (به تعبیر خودش «اقتدار دیپلماسی») را تنها راه رسیده به «اقتدار اقتصادی» می داند. یعنی همان تعبیری که گفته می شد حتی آب خوردن مردم هم به برجام مرتبط است.

اما نکته دقیقا همینجاست که چطور ممکن است چنین سیاستی به رونق اقتصادی در داخل بیانجامد وقتی که راه حلش برای مشکلِ بیکاری، ایجاد تسهیلات برای مهاجرت نیروی کار ایرانی به کشورهای غربی است!

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-zrpx8paclnt0

یعنی ما باید هزینه کنیم و نخبگان علمی و فنی پرورش بدهیم تا جوامع غربی مفت و بی دردسر از ماحصل آن استفاده کنند.

چطور ممکن است از «شکوفایی ملی» صحبت کنیم، وقتی راه حل اصلی دولت نولیبرال تدبیر و امید برای حل مشکل کاهش شدید موالید و افت نرخ رشد جمعیت به زیر حد جایگزینی، واردات نیروی کار از پاکستان و بنگلادش است؟!

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D9%90-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-ku3sqsvad5oa

یعنی از اینطرف باید شرایطی در کشور ما ایجاد شود که نخبگان و نیروهای تحصیلکرده ما جلای وطن و مهاجرت را به ماندن ترجیح دهند، و از طرف دیگر خودمان محتاج دریافت مهاجر از بدبخت ترین و فقیرترین جوامع جهان باشیم. یعنی کیفیت زندگی در ایران می تواند تا این حد هم پایین بیاید. اما البته نرخ سود سرمایه شرکت های غربی که در آن شرایط قرار است در ایران سرمایه گذاری کنند قطعا بسیار بالا خواهد بود!

این یعنی اقتدار اقتصادی نولیبرالی!

بگذریم که حتی همین نظام ضد ملی و نابرابر هم به فرض آن است که در صورت تسلیم در برابر مطالبات آمریکا، ایرانی باقی بماند و همان بلایی که بر سر لیبی آوردند بر سر ایران نیاورند، که قطعا خواهند آورد.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D9%87%D9%81%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%B3%D8%A7%D9%84-onba2mboahxw

جا دارد از زحمات بی شائبه جناب ظریف در جهت تامین منافع «دیپلماسی» در ایران نهایت سپاس و تشکر را بعمل آوریم. همچنین مراتب اعتراض و انزجار خود را از هموطنانی که با وقاحت و بی شرمی در نظر سنجی ها سردار شهید سلیمانی را محبوبتر از دکتر ظریف دانسته اند اعلام می کنیم!

خاک تو سر مردمی که قهرمان ملی خود را به یک وطن فروش ترجیح می دهند! به قول معروف، خلایق هر چه لایق... این مردم لیاقت ندارند مانند مردم لیبی زن و بچه هایشان در بازارهای برده فروشی و جهاد نکاح داعش خرید و فروش شوند!

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-lowuirlj90vj


دیپلماسیبرجام
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید