غریبه| doyle “We rise again in the grass. In the flowers. In songs” پستهای غریبه| doyle در انتشارات عتیقه فروشی احساسات سایر پستها در ویرگول غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه چشم هایت؛ صلب سکوت؛در دادگاه تفتیش خلاء ها... سرشار از تضاد و خالی از کلمات. غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه در رویای آن روز، ما زیر شکوفه های گیلاس قدم زدیم... در پایان آن رویا همه لبخند می زدند... غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه و در پس این خاطرات ستاره ها هنوز می درخشند... is it too late to talk?... غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه آغوشی برای رهایی در انتهای این جاده... اگ نتوانم خورشید را ببینم، می دانم خورشید هست.و دانستن اینکه خورشید هس...
غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه چشم هایت؛ صلب سکوت؛در دادگاه تفتیش خلاء ها... سرشار از تضاد و خالی از کلمات.
غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه در رویای آن روز، ما زیر شکوفه های گیلاس قدم زدیم... در پایان آن رویا همه لبخند می زدند...
غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه و در پس این خاطرات ستاره ها هنوز می درخشند... is it too late to talk?...
غریبه| doyle در عتیقه فروشی احساسات ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه آغوشی برای رهایی در انتهای این جاده... اگ نتوانم خورشید را ببینم، می دانم خورشید هست.و دانستن اینکه خورشید هس...