ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
رانت اطلاعاتی چطور پول مردم را در جیب کلهگندهها میگذارد؟
در سکانسی از فیلم «دیکتاتور» شخصیت اصلی را میبینیم که در یک مسابقه دو قبل از اینکه صدای سوت داور بلند شود و بقیه دوندهها آن را بشنوند شروع به دویدن میکند، کمی بعد وقتی او کاملا از بقیه فاصله گرفت داور سوت را میزند و رقبا مسابقه را شروع میکنند. شاید این سکانس خندهدار و بزرگنمایی باشد اما این دقیقا اتفاقی است که رانت اطلاعات میتواند رقم بزند یعنی به بعضی از بازیگران یک بازی بزرگ اجازه بدهد زودتر از بقیه دست به حرکت بزنند.
وقتی این بازی اقتصادی باشد یعنی سودهای کلان برای کسانی که زودتر از بعضی تصمیمها با خبر شدهاند بنابراین زودتر از بقیه حرکت کردهاند و ضرر و زیان برای جا ماندهها. در این مدل از فساد اقتصادی برندهها شاید نقشی در تصمیمگیریها نداشته باشند و تصمیمها اساسا به دلایلی دیگر و بدون دخالت و فشار آنها گرفته شده باشد اما وقتی آنها زودتر از بقیه میفهمند که قرار است تصمیمی گرفته شود پس دست بالا را خواهند داشت حتی به قیمت زیانهای بزرگ برای بقیه.
حالا چرا این روزها بیشتر از قبل درباره رانت اطلاعات میشنویم؟ موضوع به یک رانت اطلاعاتی مهم افشا شده بازمیگردد و البته بیشتر از همه اهالی بورس را عصبانی کرده است.
اجازه دهید ماجرا را باز کنم:
ماجرای یکشنبه سیاه
بیایید از آخر به عقب برویم و برای کسانی که در جریان ماجرای تازه نیستند، جدیدترین بهانه گفتوگو در مورد رانت اطلاعاتی را به طورخلاصه مرور کنیم. نامهای در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که نشان میداد هیات دولت در روز ۱۷ اردیبهشت تصویب کرده که نرخ خوراک پتروشیمیها باید از ۴ هزار تومان به ۷ هزار تومان به ازای هر متر مکعب برسد.
دلیل این تصمیم هم فروش گاز به پتروشیمیها به نرخ بالاتر و کسب درآمد بیشتر برای دولت بود اما این کار همزمان یک هزینه بزرگ برای پتروشیمیها ایجاد کرده و تراز مالی آنها را به هم میزند و ارزش سهام آنها را پایین میآورد. حالا فرد یا گروههای مالی را تصور کنید که در بورس سهمهای کلان پتروشیمی دارند و زودتر از بقیه سهامداران حقیقی یعنی همان مردم عادی از این تصمیم با خبر ميشوند و دقیقا در ساعتهای اولیه روز ۱۷ اردیبهشت و حتی کمی قبل از تصویب این تصمیم در هیات دولت سهامشان را در قله قیمتی میفروشند.
فروشهای کلان آنها ریزش آبشاری شاخص کل بورس در همان روز را رقم میزند. سنگینترین ریزش تاریخ بورس رقم میخورد و حتی کسانی که سهم پتروشیمی نداشتهاند ضررهای بزرگ میکنند اما آن روز و روزهای بعد از آن کسی نمیفهمد چه اتفاقی افتاده و انگشت اتهام از یک طرف به طرف دیگر نشانه میرود تا زمانی که این نامه منتشر میشود.
حالا دوباره یک ریزش دیگر در سهمهای پتروشیمی رخ میدهد. این اتفاقی است که افتاده اما بیایید اتفاقی که در ادامه میتواند رخ بدهد هم تصور کنیم. بیایید فرض کنیم دعوا و جنجالی که بر سر نرخ خوراک پتروشیمیها به راه افتاده و پیشبینیهایی که درباره ورشکستگی این شرکتها شنیده میشود به دولت فشار بیاورد و آن را از تصمیمش منصرف کند. چه کسانی دوباره سود میکنند؟
همان کسانی که زودتر از این تصمیم با خبر شوند و سهمهایی که در قله قیمتی فروختهاند قبل از خبری شدن عقبنشینی دولت، در کف قیمت بخرند و منتظر دوباره بالا رفتن آن بمانند. چه کسانی زیان میکنند؟ سهامدارهای بیخبری که در کف قیمت از ترس ریزش بیشتر سهمشان را فروختهاند و خسارت سنگین دیدهاند. آنها وقتی از تصمیم دولت با خبر میشوند که قیمت دوباره بالا رفته است. این مابهالتفاوت دقیقا از جیب سهامداران و مردم معمولی برداشته شده و در جیب کسانی رفته که «زودتر» از این تصمیمها با خبر شدهاند؛ اما چطور و چرا؟ دهها جواب برای این سوال وجود دارد.
فروش بورسی خودرو
مشابه همین اتفاق اما در ابعاد کوچکتر سال گذشته افتاد. وقتی که سهمهای خودرویی ریزش کردند در حالی که اوج فروش بورسی خودرو بود و تازه شرکتهای خودروساز داشتند با این روش ادعا میکردند راهحل ساماندهی بازار خودرو و راضی شدن تولیدکننده و مصرفکننده و کوتاه شدن دست دلال را پیدا کردهاند.
در آن زمان کسی نفهمید ماجرا از چه قرار بوده تا اینکه کمی بعد شورای رقابت برنده دعوا با شرکتهای خودروسازی شد و دولت مجبور شد به خواسته این شورا درباره توقف فروش خودرو در بورس تن بدهد. حالا خیلی منطقی بود که سهمهای خودرویی کاهش قیمت محسوس داشته باشند و برای آنها صف فروش شکل بگیرد اما برنده ماجرا کسانی بودند که قبلا در اوج رونق این سهمها با شنیدن قریبالوقوع بودن تصمیم شورای رقابت سهمهایشان را فروخته بودند.
آیفون ۱۳ صد میلیونی
اگر برای شما رسیدن قیمت یک تلفن همراه به ۱۰۰ میلیون تومان فاجعهای گریهدار است برای عدهای این ماجرا خاطرهای است که باعث شد یک شبه ثروت چند صد میلیاردیشان چند برابر شود. موضوعی که زیر مجموعه رانت اطلاعاتی میگنجد و جلال رشیدی کوچی، نماینده جنجالی مجلس فرصت را غنیمت دانسته و به آن اشاره کرده.
رشیدی کوچی، نمایندهی مجلس گفته:«من از وزیر ارتباطات پرسیدم و اینجا دوباره میخواهم که به ما لیست کسانی که گوشی آیفون را دو هفته قبل از اینکه ممنوع شود ثبت سفارش کردند آن هم چند برابر حالت نرمال، بدهند. ببینیم چه کسانی با علم به اینکه قرار است آیفون ۱۴ ممنوع شود رفتند چند برابر گذشته آیفون ۱۳ آوردند.
میدانیم که وقتی ۱۴ ممنوع شد قیمت ۱۳ چند برابر شد. ما بدانیم اینها چه کسانی بودند که از قبل از این تصمیم با خبر بودند؟ خودشان در این تصمیم دخیل بودند؟ با کسانی که در این تصمیم دخیل بودند چه رابطهای داشتند؟» اینها سوالاتی است که خیلیهای دیگر هم بعد از شنیدن حرفهای این نماینده مجلس میپرسند و جوابی نمیگیرند.
ممنوعیت واردات خودرو
یکی دیگر از ماجراهایی که بعدها در جریان رقابتهای سیاسی به آن اشاره شد رانت اطلاعاتی بود که در سال ۹۷ نصیب گروهی از واردکنندههای خودرو شد. مرتضی مصطفوی کارشناس صنعت خودرو سه سال پیش در برنامهای تلویزیونی به گوشهای از این ماجرا اشاره کرد و گفت که در یک قلم خبر دارد که وقتی دولت میخواسته تصمیم به ممنوعیت واردات خودرو بگیرد کسی که قبلا نهایتا محمولههای نزدیک به ۱۰۰۰ خودرویی برای واردات ثبت سفارش کرده بوده درست در شبی که این تصمیم نهایی میشود یک ثبت سفارش ۴هزارخودرویی انجام میدهد و به این ترتیب با وجود گرفتوگیرهای ناشی از این ثبت سفارش، چند صد میلیارد تومان سود میبرد. مصطفوی در این برنامه اسحاق جهانگیری را مخاطب قرار میدهد و میگوید: «بیرون دنبال فساد نگردید. این شخص دوست شماست آقای گ که همه او را میشناسند.»
ممکن است فکر کنید در این مورد زودتر با خبر شدن آقای گ چطور میتواند به ضرر مردم عادی تمام شود؟ جواب این است که وقتی واردات ممنوع شود همین آقای گ و چند ده نفر دیگری که حتما به همین ترتیب خودرو وارد کردهاند با داشتن بیشترین سهم از بازار خودروهای خارجی میتوانند نبض این بازار را به دست بگیرند. جالب اینکه حدود یک سال بعد از این حرفها اسم آقای گ در آن فهرستی که به عنوان ابربدهکاران بانکی در یکی از مناظرههای انتخاباتی دست به دست شد، دیده میشد.
قیمت این زمینها مفت بود
حتما بارها درباره مناطقی که ناگهان رونق گرفتهاند شنیدهاید که «قیمت زمینهای اینجا مفت بود». حالا تصور کنید عدهای بدانند که قرار است در مورد یک جایی تصمیمهایی گرفته شود یا در آنجا اتفاقاتی بیفتد که در آینده نه چندان دور قیمت زمینهای آنجا رشد چند برابری داشته باشد. این یکی از رایجترین انواع رانت اطلاعاتی است که به تازگی بارها در مورد زمینهای منطقه ۲۲ شنیده میشود.
یک بار قبلا گفته شد که بعضی افراد و گروههای گل درشت اقتصادی در جریان ساخت دریاچه در منطقه چیتگر بودهاند و تمام زمینهای آنجا را برای انبوهسازی خریدهاند. مثلا تصور کنید فلان سهامدار شرکت ساخت و ساز خودش در جلسهای که به تصمیمگیری در مورد منطقه ۲۲ مربوط است حاضر باشد، طبیعتا این فرد و گروه مربوط به او همزمان هزاران متر از زمینهای آن منطقه را میخرند.
کمی بعد هم گفته شد که همین افراد یا گروههای نزدیک به آنها از ساخت پروژه ایران مال با خبر بودهاند و زودتر هزاران متر زمین در اطراف این پروژه خریدهاند چون طبیعتا کسانی که از این خبرها مطلع میشوند همان کسانی هستند که پول خرید زمین در ابعاد هزاران متر را هم دارند. اینجاست که نه تنها از جیب مردم عادی برای پروژهای مانند ایران مال پول چاپ شده و نقدینگی و تورم ایجاد میشود بلکه با افزایش قیمت انحصاری خانه و زمین در آن منطقه گرانی به تمام مناطق اطراف هم سرایت میکند.
مشکل کجاست؟
همانطور که گفته شد برای جواب دادن به این سوال میتوان از دهها مسیر وارد شد. میتوان به خلاء قانونی اشاره کرد که اگرچه در مواردی مانند شرکتهای بورسی درز اطلاعات را جرم انگاری میکند اما در همان مورد ابزاری برای برخورد در نظر نمیگیرد و در موارد دیگر هم نسبتا ساکت است.
میتوان از مسیر دیگری وارد شد و به وجود تعارض منافع در سیستم اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت که وقتی فلان مدیر تصمیمگیر اقتصادی همزمان عضو هیات مدیره دهها شرکت شبه خصوصی و خصوصی است چطور میتوان به درز نکردن اطلاعات امیدوار بود؟ مثلا وقتی رئیس اتاق بازرگانی در جلسات شورای پول و اعتبار شرکت میکند و اگرچه حق رای ندارد اما عضو این شوراست چطور میتوان به سری ماندن حرفها و تصمیمهای پیشرو دل بست.
همچنین بخوانید:
چه زمانی استراتژی کاهش قیمت اشتباه است؟
پوستاندازی اکوسیستم با شاخص الکامپ
مدیریت مالی شخصی: ۲۳ نکته برای نوشتن برنامه مالی شخصی خودتان
جهان به روایت خطرناکترین مرد دنیا!
از انفجار بزرگ تا مغز بزرگ!/ نگاهی به کتاب «انسان خردمند»
نقشه راه عربستان برای ساختن یک تصویر تازه از خود/ یک ریبرندِ جاهطلبانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
از پرتلفاتترین نبردها و حماسیترین مقاومتها در جهان چه میدانیم؟/ گزارشی از ۹ نبرد خونین
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش استفاده از آمیخته بازاریابی ۷P + یک مثال معروف
مطلبی دیگر از این انتشارات
آداب حرف زدن با تلفن که باید بلد باشیم