eli kamali·۲ روز پیشعید شد دوباره و حالم خوبهاز اون عیدا که لباس عیدام رو می پوشیدم و با تق تقی هام (کفش های پاشنه داره دخترانه)راه می افتادیم, البته اول بریم به اسفندهای بچگی که با…
ماجراجویِ یکجانشین·۱ ماه پیشبینقاب / بیست و دوقسم نمیخورم همۀ حقیقت را بگویم؛ ولی حقیقت را میگویم و جز حقیقت نمیگویم. 12/7
سودابه پوریوسف·۱ ماه پیشبرای بابا...:برای بابامامان من یواشکی پیر شد، مثلا اینجوری که در فاصلهی بینِ سماور و سجاده و چرخ خیاطیش. میون کوک زدن ها،نشستن رو سکوی دم کوچه با خان…
ماجراجویِ یکجانشین·۱ ماه پیشبینقاب / دَهقسم نمیخورم همۀ حقیقت را بگویم؛ ولی حقیقت را میگویم و جز حقیقت نمیگویم. 11/25
بابای طاها·۲ ماه پیشقصه شب بابا | معجزه شب کریسمسپدر خانواده در دلش از خداوند تشکر کرد. او به این فکر میکرد که مهمترین هدیهای که میتواند به خانوادهاش بدهد، محبت و حضورش در کنار آنهاست…
عسل هستم·۲ ماه پیشدر باب پدریکی از پستای همین جارو دیدم با عنوان " پدر" ... ببین همیشه دوست داشتم در وصف پدرم کلی نکته مثبت بگم و ازش تعریف و تمجید کنم و ستایشش کنم. ا…