'Salarovski'درنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ سال پیشمکاتبات | پنجدکتر توجه کردهای به بعضی زمانها؟ به بعضی لحظات؟ آنهایی که حس میکنی تمامشدنی نیستند. انگار که گیر کردهای درونشان و قرار نیست که رها ش…
'Salarovski'درنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ سال پیشمکاتبات | چهارداستانهای ناتمام دکتر. داستانهای ناتمام. از جمله عباراتِ کلیدیِ زندگیِ من است. امروز چگونهای دکتر جان؟ ریشهایت را نتراشیدهای چرا؟ نه ا…
'Salarovski'درنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ سال پیشمکاتبات | سهدکتر سلام. نشنیدهای این آهنگ را؟ تورج خان خوانده. سیلِ نور بر قبرش. میگوید: «هنوزم چشمای تو.... مثل شبای پرستارهس... هنوزم دیدن تو برام…
'Salarovski'درنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ سال پیشمکاتبات | دوسلام دکتر. یک آشنای نزدیکی داریم که سالیانی است اسکیزوفرنی دارد. این همکارهایت تا الآن همه قِری سرش آمدهاند. جاهای مختلفی هم بستری بوده ا…
'Salarovski'درنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ سال پیشمکاتبات | یکسلام دکتر جان. از ساعت چیزی نمانده دیگر. نمیدانم در جنگِ با زمان، من پیروز شدهام یا او؛ اما روشن است که هر دو مجروح شدهایم. دیروقت است.…