parsax x·۱ ماه پیشبا زخمی که خواسته نشد، ادامه میدمدلنوشتهٔ زخمی که بیدلیل بودگاهی آدم از خواب پا میشه، یه چیزی تو دلش درد میکنه. نه کاری کرده، نه کسی رو اذیت کرده، ولی یه زخم هست. ی…
parsa·۱ ماه پیش# الگوریتم عبور از تکرار: طراحی گفتوگویی شاعرانه میان انسان و هوش مصنوعی# الگوریتم عبور از تکرار: طراحی گفتوگویی شاعرانه میان انسان و هوش مصنوعی# الگوریتم عبور از تکرار: طراحی گفتوگویی شاعرانه میان انسان و هوش…
محمدرضا گلی احمد گورابی·۳ ماه پیششعر سپید«در امتداد عبور، چیزی جا مانده است »شعر سپیدی فلسفی با مضمون عبور، فقدان و جستوجوی معنا؛ اثری نوستالژیک که با زبان شاعرانه و تصاویر چندلایه، تجربهای عمیق از تنهایی و عبور زم…
Storyteller·۳ سال پیشچهل و یکتا آنجا که یادم میآید، همیشه سخت عبور میکردم. با پله که میرفتم، چشم به زمین میدوختم که پایم را جای درستی بگذارم. از پُل که رد میشدم، ب…
الناز پوریمین·۴ سال پیششاید عبور …نشسته بود. ساعت روي دیوار عدد 6 را نشان میداد. احساس ناخوش آیندي داشت. ترس، اضطراب،دلهره. در آخر به کجا میتوانست برسد؟ خانه اش شیرین بود. ب…
Saba A·۵ سال پیشخواب در گرگومیشِ غروب«بیا که در غمِ عشقت مشومشم بی تو...»شاید بدترین وضعیتی که در آن قرار گرفتهام این است: نمیدانم این مصرع خطاب به کیست. در درونم عشق یا شوقی…
شهرزاد قصهگو·۵ سال پیش"شب صد و هشتم" یا "عبور"صد و هشت شب قبل، تصمیم گرفتم هزار و یک شبم را شروع کنم. چرا؟ روزهای اول قرنطینه و خانهنشینی ویروس کرونا بود و دنیا گیج و مردم گیجتر. دوست…