ماهنامهی دانشجویی «داد»·۶ سال پیشداستان/ خون جهنده (6)محمد زارع/ دانشجوی مقطع کارشناسی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف هشتم: هفتهی جهنم یک هفته بیشتر طول نکشید. آن روز اگر آن چند تن، نمیآمدند در میدان، بهت زده نمینشستند به تماشای خیال پررنگ چیزی که چند دقیقه پیش دیدهاند،...
Dast Andaz·۷ سال پیشوقتی خدا سر شوخی را باز می کند!تابستان پارسال یک روز به خانه ی پدری رفتم و دیدم مادرم کنار باغچه نشسته و دارد گلدان یکی از کاکتوس هایش را عوض می کند.یک پاجوش از آن کاکتوس را که به نظرش آفتاب سوخته و زشت شده بود و به درد نمی خورد را پرت کرد توی باغچه.آن پاجوش را من برداشتم و به خانه آوردم و در یک بستر مناسب کاشتم.آن کاکتوس از مرگ حتمی نجات پیدا کرد و به زندگی برگشت.از بابت شرایط جدیدی که برایش فراهم...