رئیس دولت مردمی گینهی بیسائو: آقایان وزرا! این هفته قیمت چه چیزی را بالا بکشیم؟
وزرا: خودرو، لوازم خانگی، نان، شلوار کُردی، پوشک، آجر، سیمان، نوار بهداشتی، کشک، گوشتکوب... !
ر.د.م.گ.ب: نوبتی هم باشد نوبت لوازم خانگی است. چون یکی دو ماهی است که ثابت مانده. حالا بگویید چند درصد بالا بکشیم؟
وزرا: ده، بيست، سه، پانزده، هزار و شصت و شانزده!
ر.د.م.گ.ب: آقایان چه خبرتان است. هزار و شصت که دیگر خیلی بالا است. به مردم فشار میآید. مردم هنوز زیر آن هزار درصد گرانیِ روغن ماندهاند. انصاف هم چیزی خوبی است. همان شانزده درصد تصویب شد!
وزرا: آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین فرشته روی زمین یواش برو نخوری زمین!
ر.د.م.گ.ب: خُب حالا نوبت ارزان کردن است. این هفته چه چیزی را یه ذرّه ارزان کنیم تا این کلمه الکی هم شده تو دهان گویندگان خبر و در گوش مردم بچرخد؟
وزرا: تخم مرغ، لباس زیر، مرغ، خوراک دام، روغن، گلگیر عقب پژو، نمک، راهنمای پراید، لاستیک، قند، عدس، شکر، لپّه... !
ر.د.م.گ.ب: روغن را هفتصد، هشتصد درصد چه میدانم شاید هم هزار درصد گران کردیم. کمی بکشیم پایین به جایی بر نمیخورد. حالا بگویید چند درصد پایین بکشیم؟
وزرا: ده، بیست، سی، چهل، پنجاه، شصت، هفتاد، هشتاد... !
ر.د.م.گ.ب: شما حقوق نجومی نمیخواهید؟ فرزندتان در خارج ارز نمیخواهند که همینجور از خودتان درصد رها میکنید؟ همان ده درصد تصویب شد!
وزرا: آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین فرشته روی زمین یواش برو نخوری زمین!
ر.د.م.گ.ب: آقایان خبرنگار، کارت هدیهی ناقابلی برای شما تهیه کردیم، یادتان باشد موقع خروج تحویل بگیرید. فقط لطف کنید با همین فرمان با دولت همراهی کنید. از کلمهی "گرانی" به شدّت پرهیز کنید چون درست نیست مردم نا امید شوند. ما حالا حالاها به این مردم نیاز داریم. به جای کلمهی "گرانی" که بار منفی دارد، از عبارت زیبا و ملیح "اصلاح قیمت" استفاده کنید و به مردم القا کنید که این به نفع شما است که قیمت همه چیز اصلاح شود وگرنه ما که سرمان برای اصلاح کردن قیمتها درد نمیکند. از طرف دیگر از شما خواهش میکنم تا جایی که میتوانید ده درصد ارزان شدن روغن که دو ماه قبل هزار درصد گرانش کرده بودیم را تیتر بزنید و در بوق و کرنا کنید تا مردم روحیه بگیرند، چون باز هم تکرار میکنم درست نیست مردم نا امید شوند. ما حالا حالاها به این مردم نیاز داریم. آقایان وزرا شما هم سعی کنید همینجوری با نهایت ادب و احترام مردم را سر کار بگذارید تا ببینیم خدا تا هفتهی بعد چه میخواهد!
شش یادداشت از شنبه تا پنجشنبه:
بیشترین نقد را به چه کسی داری؟ بپا شبیه او نشوی!?
عمو زنجیرباف گفت: من دیگر هیچ ⛓ نخواهم بافت!
نابهای ویرگول(شش): ?علی دادخواه?
یه فکری به حال این دنیای لاشی کن، برام یه مردِ مرد نقاشی کن! ?
چالش هفته: (چالش پنجم: ? اعتراض ? )
برای دستیابی به لینک نوشتههایم و سایر داستانهای مریوط به دستانداز، میتوانید به انتشارات «دستانداز» که زحمت تدوین آن را دوست خوبم، آقای حجت عمومی کشیده است، مراجعه فرمایید.
اگر دوست داری بنویسی ولی نمیدونی چی بنویسی، یه سری به پُست پایاننامهی دستانداز! (آخرین گاهنامه) بزن!
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، در صورت صلاحدید آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: به نقل از کتاب "قطعات تفکر" اثر " امیل چوران":
فکر کردن تیشه به ریشه زدن است، تیشه به ریشهی خود زدن. دست به کاری زدن، خطر کمتری دارد. عمل، فضای میان چیزها و ما را پر میکند، درحالی که تفکر این فضا را به طور خطرناکی افزایش میدهد.