خدا وکیلی تموم خاطرات خوشمون از «چشمه»، به باد فنا نمی ره، وقتی می بینیم که واحد شمارش گلاب به روی شما«توالت»، همین کلمه ی زیبای«چشمه» است؟! بگذریم که چقدر از استفاده از کلمه ی«کاسه»در کنار کلمه ی «توالت» هم دلخور هستم. چون بدجور به خاطره ی زیبای جمله ی«کاستو بیار ماست بگیر، از زن عباس بگیر!»در کودکیم، ضربه می زند! نمی شود از کلمه های دیگری به جای دو کلمه ی«چشمه» و «کاسه»در کنار واژه ی منحوس و نچسب«توالت» استفاده کرد؟!
خُب دلایل زیادی آوردند که چرا واحد شمارش «آدمیزاد»، «شتر» و «درخت نخل»، «نفر» است. از اینکه چرا واحد شمار «درخت نخل»، نفر است، بگذریم! امّا در توجیه اینکه چرا واحد شمارش «شتر» نفر است، از کمالات و ویژگی های خاص شتر، یاد می کنند. ما هم می گوییم:قبول! امّا بگویید واحد شمارش ما چرا «نفر» شد؟! نمی شود«نفر» را بگذاریم برای«شتر» و از واژه ی«تن» برای شمارش خودمان استفاده کنیم؟!
یه بار دیگه در مطلبی دیگر تذکر داده بودم که آیا نمی شود به جای کلمه"تخلیه"برای"مسافر"و"بیمار"، از کلمه "پیاده کردن"استفاده کرد؟ به نظر شما عبارت "پیاده کردن مسافر"و"پیاده کردن بیمار"از عبارت"تخلیه مسافر"و "تخلیه بیمار"، زیباتر نیست؟! شاید با کمی فکر معادل های بهتری هم یافت شد! حالا بگذریم که از کلمه ی«تخلیه»در جاهای خیلی بدتری هم استفاده می شود که جای گفتنش در اینجا نیست!
دو مطلب قبلیم:
حیفه نخونده باشی:
یادش به خیر: مهم نیست کی نوشتمش!
پنج مطلب ششم دست انداز در ویرگول:
این دو کتاب از شما انسان بهتری نخواهند ساخت!
ارزش شپش در استان عسیر عربستان!
حُسن ختام: به نقل از کتاب«ده داستان» اثر مرحوم نادر ابراهیمی: