فاطمه فرخی·۴ سال پیشتنهاییام آرزوست.مرگ، تنهایی، اضطراب. اضطراب تنهایی، لذت تنهایی. موسیقی از وقتی به بعد برایم معنای تنهایی داشت؛ تنهایی از وقتی به بعد معنای لذت. اضطراب با ه…
فاطمه فرخی·۴ سال پیشبرای لیلا که یک روز بیفرصت خداحافظی رفت.دوستی عجیبترینِ دنیاست، حتی عجیبتر از عشق. حتیتر، عشق هم برای من با دوستی شروع شد. اینها وقتی کتونیها رو می سابیدم و اشک میریختم، تو…
فاطمه فرخی·۴ سال پیشدر مذمت حلوا حلوا کردندخترکِ ۱۲ ساله به دفتر مدیر رفت. خانم اجازه، گفته بودید هروقت خواستم انشا بخونم شما رو صدا کنم. الآن میاید کلاسمون؟ دفتر انشا زنگ تفریح تو…
فاطمه فرخی·۴ سال پیشدر کله دیوانهها چه میگذرد؟ماشین عروس با گلهای خشکشده، کلیشه الهامبخش. نمیدونم برای شما چهجوره، ولی ماشین عروس همیشه برای من جذاب و منبع فضولی بوده. برم کنارش بب…
فاطمه فرخی·۴ سال پیشدیروز ابرها دوباره فیل شده بودند.نمیدونم از کی شروع شد، احتمالاً از همون بهونهگیریهای حاملگی یا مهم شدن وضعیت آلودگی و آبوهوا برای پیادهرویهای ماههای آخر؛ دوباره بچ…