بهار·۷ روز پیشنیلوفر دریا ۳اریتا از ملکه شدن دیاسا ناراحت بودو سعی داشت هر طور شدهدیاسا رو از تخت پایین بکشه .آناهیتا خواهر ناتنی اریتا وزیر دیاسا بود .اریتا یک روز ب…
بهار·۱۶ روز پیشنیلوفر دریا۲آویلور خودش به تنهایی تصمیم گرفت به قصر برهببینه چه خبره و دیاسارو برداره و بیاد خونه .اما از اونجاکه نگهبان ها میشناختن آویلور روبهش اجازه…
بهار·۱ ماه پیشآسمان شبهمیشه آسمان شب را دوست دارم مشکی بودنشو ستاره هاشو..وسیع بودنشو رهایی شو آرامششو وای خدا چه قدر قشنگن ...غروب که میشه غرق در ستاره ها میشم…
بهار·۱ ماه پیشانواع معلم ودانش آموزان تو درس خوندن و امتحان گرفتنچند مدل دانش آموز تو درس خوندن داریم :نوع اول:عده ای میخونن، سر کلاس هم خوب گوش میدن.چیزی نمیگن ، کلا حرف های بی مورد نمیزنن.۲۰ هم میگیرن خ…
بهار·۲ ماه پیشیه خاطرهخیلی با تاکسی مسافرت (مسافت کوتاه )نمیرماما اونروز تاکسی گرفتم بعدمدت ها البته .زنگ زدم به یه راننده آژانس و سلام کردم وگفتم که فردا صبح س…
بهار·۲ ماه پیشبیا سپاسگزاری کنیم ..بیا از مهربونی خدا در زندگیمون بگیم ...بیا اول بابت پربها ترین هدیه خدا یعنی سلامتی ...از خدای مهربون تشکر کنیم .نَه سلامتی ،فقط یک کلمه نی…
بهار·۳ ماه پیشخدا کیه ؟دونستن جواب این سوال خیلی مهمه .ما انسان ها یک فطرت داریم که پراز زیبایی ،مهربانی ،بخشش،خوشحالی ،شادمانی، تشکر وهزاران هزار صفت زیبای بی ان…
بهار·۳ ماه پیشتپهروزهای سردی بود و باد شدیدی می وزید پدربزرگ کلبه ای کوچک داشت ودر وسط کوهستانی برفی زندگی میکرد آنروز برف شدیدی می بارید ...پدربزرگ بخاری…
بهار·۳ ماه پیشقلدرفصل بهار نزدیک بود و مهناز سبزه خودرا کنار پنجره گذاشت به ماهی لب حوض نگاه میکرد و گلدون های گل رزی که روی برگ هاشون قطره بارون نشسته بود .…