مهم ترین نکته فیلم ریتمه، ریتم درستش. یکی از استادهای دانشکده سینما می گفت:" ریتم تند و کند نداریم فقط و فقط ریتم درست وغلط داریم." و بران نمونه بارز این نکته‌ست. وهمین ریتم درست فیلم کمک زیادی به معرفی شخصیت متفاوت فیلم کرده.
شخصیت پردازی
در ابتدای فیلم شخصیت اصلی ماجرا که هیچ‌وقت اسمش رو هم نمی‌شنویم، در هاله‌ای از ابهام و با واکنش دو سارق همراه او به زیبایی معرفی می‌شه. بر عکس خیلی از فیلم‌ها، اصراری در معرفی کامل قهرمان در ابتدای فیلم نیست و اطلاعات به تدریج در خلال صحنه‌ها به ما منتقل می شه. بعضی از ابعاد شخصیت او در صحنه معرفی اتومبیل توسط شانون، برگشتن از مسیر زن در فروشگاه با دیدن فرزندش، در مراجعه زن به تعمیرگاه و همین طور بعضی ابعاد هم به کمک نشانه هایی مثل خلال دندان، ماسک ، نقش عقرب روی لباس و..
در مورد شخصیت های دیگه هم ظرافت خاصی به کار رفته، لباس های رنگارنگ آیرین در تضاد با لباس های سیاه وسفید شخصیت اصلی،پای لنگ شانون، شباهت بازیگر نقش منفی به ماسک بازیگری و دقت اودر چینش اشیاء، پرطمطراق بودن شریکش، رنگ و لعاب بلنش و صورت زمخت و لباس های شوهر بی مصرف آیرین.
ایجاز
بِران، خیلی موجز و کم گوست؛ نه به خاطر کم بودن دیالوگ ها، که البته بی تاثیر هم نیست، بلکه به خاطر شیوه روایت ماجرا. در صحنه جشن آزادی شوهر آیرین، نشستن زن در راهرو در حالی که بادکنک هایی که به در آپارتمان زده بود روی زمین افتاده، به خوبی حال و روزش رو بیان می کنه. وقتی که شخصیت اصلی زخمی می شه یک پن و صدای زنگ تلفن همراه و برداشتن گوشی کات می شه به در آوردن گلوله. همین طور صحنه فرستادن آدمکش قبل از درگیری در آسانسور. و صحنه موجز توضیح ماجرا برای آیرین جلوی آسانسور و قبل از باز شدن در آسانسور.
در صحنه هایی هم این ایجاز از در هم تنیدن حال، گذشته و آینده به دست میاد. مثل در هم تنیدن صحنه دزدی ماشین برای کمک به همسر آیدین و مذاکره با مرد طلبکار و جمع خانوادگی. صحنه درگیری انتهایی، مشاجره با شانون، و آخرین تماس تلفنی با آیرین هم از این دست هستن.
نشانه ها
فیلم سرشار از نشانه‌هاست. خلال دندان، ماسک بازیگری، ماسک هالووین، نقش عقرب روی لباس، خود ماشین در تقابل با خیابان ها و فضای بیرون، بازی با نور خورشید در صحنه های مختلف در تقابل با پایان فیلم،لباس های سیاه و سفید شخصیت اصلی همه و همه به گونه ای به معصومیت و دنیای کودکانه ای که آمادگی تبدیل به دنیایی خشونت بار و مرگ آور را دارند دلالت می کنه .
پایان
در تمام طول فیلم هیچ اتفاق بدی برای شخصیت اصلی در هنگام رانندگی رخ نمی ده و هر چه ماجراست در بیرون از ماشین براش اتفاق می افته. در پایان فیلم هم زخمی‌یه پاهاش بیرون و بقیه بدنش داخل ماشینه، خون آلود و مجروح؛ به نظر می رسه که زنده نیست و صدای موسیقی اولین گردش با آیرین به گوش می رسه. بعد که پلک می زنه به نظر می رسه که به تردیدش برای بیرون آمدن و زندگی با آیرین، به دلیل خطری که برای زن وجود خواهد داشت، غلبه کرده و تصمیم می گیره زندگی با ماشین و رانندگی رو ادامه بده.
