محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه هست، فصل پنجم، ماریا Galya Stambolievaاحساس میکنم نیرویی بالای تنم را میفشرد، جای فشارها...
محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه هست، فصل چهارم، ... تکههای بسیاری در نقطهای از بدنم جمع میشوند، فشرده میشوند، چیزی از...
محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه هست، فصل چهارم، زندان مدتی میگذرد، گذر لحظهها آن به آن خراشی بر احساسم میاندازد. نوری فرا...
محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه هست، فصل سوم، هنگام Large Abstract Painting - Man in the Mazeهیچ نمیدانم، هیچ به خاطر نمی...
محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه هست، فصل دوم، نیستن تا پناهگاه راه زیادی نمانده. باد بیمقدمه شدت میگیرد. حجوم ذرههای بر...
محمد مسعودی همت آبادی | Mohammad Masoudie در داستان بلند "هست" ۵ سال پیش - خواندن ۷ دقیقه هست، فصل اول، مرگ دریا اولین معشوقم چشمهای براقی دارد، نمیدانم چندسال از او دورم و این طناز...