پروکسیما در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه انگار دیروز بود. یکسالگی ویرگول من + کمی خاطرات ویرگولی
'Salarovski' در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۱۰ دقیقه حج حسین | بخش دوم تا جایی که یاد دارم اون شب خیلی زار زد و اشک ریخت. خیلی
'Salarovski' در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه حج حسین | بخش اول بهش میگفتیم حج حسین. البته قبل از اینکه بشه حج حسین، جوجه لات بود و ل...
پروکسیما در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه زخم هایمان ! "خندان بود آن دل که آکنده ز زخم است"
•نارنگی• در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه شُبک^^ اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کن! به جای دلخوری از تنگ بیرون را تماش...
Dast Andaz در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه برسد به دست دوست خوبم پروکسیما...(میم را)ی عزیز برای یک دوست خوب.
•نارنگی• در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه دوست نوشتنی^^ اگر متن و نمیخونی پ ن آخر و فراموش نکن:(
کمیل انصاری در دوستهای مکاتبهای ۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه نامه ای به دوست نامه ای از یک دوست صمیمی