فرید فرجیدربا من بمان..·۱ سال پیشبا من بمان ۲کار رو با چند بزرگواری که درگیر این خرچنگ لعنتی هستند شروع کردیم. امشب گفت:"ممنونم ازت. همیشه با خودم فکر میکنم چقدر دیگه زنده میمونم"?واق…
تحریریه گُلوَنیدرپایگاه خبری گُلوَنی·۴ سال پیشبا من بمان یک داستان عاشقانه دلچسببا من بمان یک داستان فریبنده است که جوهره عاشقانه و ظرفیت بیحدوحصر ما برای ایمان را تحریک میکند.
فرشته کردگاری·۴ سال پیشبوسه های بارانچقدر نزدیک می شوند گاهی خاطراتی که سالها جا مانده اند در پیچ و خم زندگیآنقدر نزدیک که دیدن دوباره اش فقط پلک بر هم گذاشتنی است در خلوتهای گ…
فرشته کردگاری·۴ سال پیشمی مانمت! ...تو از ماندن گفتی و نسیم صدایت را زمزمه کردسایه خاطراتت بر گندم زارهای کویر نشستغروب از لابلای سنگ ریزه های کف رودخانه عبور کردو در ابهام شر…
فرشته کردگاری·۴ سال پیشغرق تمنابا تو شنا میکردم در دریاچه ای که انتها نداشت، به آب خیره شدم کنارمون ماهیهای عظیم الجسه شنا میکردند که گاهی لمسشون میکردم. ناگهان آب گل آل…