دفتر یادداشت·۱ روز پیشیادداشت۱: گریهبه نام خداسلام. مادرم حدود ۶ سال پیش عمرش را داد به شما و درگذشت. به قول استاد شجریان، یک مهمان ناخوانده داشت، در مغزش، در سرش. بگذریم...چی…
رمیصآ :)·۱ ماه پیشپویانفر راست می گفت ؛ دوری و دوستی سرم نمی شه !این دوری هم امانِ ما را بریده ست ها !مثلا هی می نشینیم با «قصه گذشته های خوب من ؛ خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن» خواندنِ داریوش ، هی گریه م…
آقا معلم·۱ ماه پیشگریهشاید وقتی این کلمه رو میشنویم، یاد ناراحتی ها و غم و اندوه و ... میوفتیم و گریه رو اکثرا برای مواقع ناراحتی در نظر میگیریم.ولی وقتی یکم بیش…
✨Hastiدرکنکورستان·۱ ماه پیشفشار درس ، یا فشار خون ، مسئله این استاین منم نه اینکه منما نه خود خود منم قطعا تصورم سال اول دبیرستان این طوری نبود ، خیلی شیرین تر بود ، دلچسب تر بود ، مثلا رشته مورد علاقمو ا…
فضانورد اقیانوس·۲ ماه پیشسال چهارم.فرقی نداشت برایم که این روزها لذیذ باشند یا زهرماری، دنیا خاکستری باشد یا سیاه مطلق، آدمها دوستم داشته باشند یا بیزار باشند از وجودم، فرقی…
✨Hasti·۳ ماه پیشاولین ظرف شستن منبچه بودم حدودا چهار پنج سالم بود که تازه ابجیم به دنیا اومده بود من نوه اول بودم ، بچه ی اول بودم ، همه توجه ها سمت من بود ، با بدنیا اومدن…
hona abbasi·۳ ماه پیشاولین ها.... اخرین ها....نشسته ام در گوشه ایی خلوت و ساکت در خانه و اخبار مرگ و ناامیدی این روزها را هی با خود نشخوار میکنم .سعی میکنم به یاد اورم آخرین باری که از…
باران . ق·۳ ماه پیششروعی تازه برای مناز روزی که وسایلمو جمع کردم و پا گذاشتم به تهران، انگار وارد دنیای تازهای شدم…پر از غریبه، پر از ترس، و پر از امید.شبهام با دلتنگی گذشت،…