رامین هوبخت·۱ روز پیشکلید خوشبختیبه نام خداوند بخشنده مهربانصبحِ یک روزِ آفتابیِ اوایلِ تابستان بود. خورشید در شرقِ آسمانِ آبی خودنمایی میکرد. علی و من در یک وانت تویوتا…
محمد·۲ ماه پیشحکایت تعلق موش با قورباغه و بستن پای هر دو به رشته ای درازمولوی در این داستان به دوری از دوستان نااهل تاکید میکند
مرضیه تمسکینی·۲ ماه پیشداستان کوتاه" حکایت درخت پاییزی"سلام دوستان هنرمندم ... اینک شما را دعوت میکنم به خواندن داستان حکایت درخت پاییزی که سه سال پیش موفق به چاپ ان در مجله شدم ...
EBLIS·۶ ماه پیشحکایتآموزنده(طناب پای فیل)فردی از کنار اردوگاه فیل ها عبور می کرد و متوجه شد که فیل ها در قفس نگهداری نمی شوند یا با استفاده از زنجیر آنها را نگه نمی دارند. تنها چیز…
عمار پورصادق·۶ ماه پیشتاریخچهی تقریبا همه چیز – بذار دستتو ببوسمبوسیدن هر چقدر هم تاریخچهی خفنی داشته باشد، دست بوسیدن طور دیگری است. همانقدر که آچار فرانسه به فرانسویها و گوجه فرنگی به آنها مربوط است،…
عمار پورصادق·۷ ماه پیشحکایت ماجرای نادرشاه و گدایی که کتاب باز بودبرای همین با خشم گفت: لامصب. من نادر شاه ایران و تورانم یره. تو به مو میگی نادر جان؟