دکتر علی نیکوئیدرداستانهای شاهنامه فردوسی (کشور شاهنامه)·۱ سال پیشداستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۱۳)داستانِ داستانها، قصههای شاهنامه فردوسی است به نثر / دکتر علی نیکویی
دکتر علی نیکوئیدرداستانهای شاهنامه فردوسی (کشور شاهنامه)·۱ سال پیشداستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۱۲)داستانِ داستانها، قصههای شاهنامه فردوسی است به نثر / دکتر علی نیکویی
شاهنامهخوان تازهکار·۲ سال پیشآگاهی شدن سلم و تور از منوچهر (بخش دوم): پیغام فرستادن پسران نزد منوچهرفرستادهی سلم و تور، به بارگاه فریدون میفرستد و حرفهایشان را بازگو میکند. میخواهد منوچهر را نزدشان بفرستد تا خونبهای پدرش را بپردازند
محمدصادق مختاری·۲ سال پیششاهنامه خوانی؛قسمت سی و هشتمقسمت قبل از اون قسمتای خفنی بود که ازش بوی جنگ بلند میشد!چرا؟ چون همون طور که خوندید(جدا خوندید؟!)منوچهر وقتی دید که اینجوری این سلم و تور…
محمدصادق مختاری·۲ سال پیششاهنامه خوانی؛قسمت سی و هفتمآنچه در شاهنامه خوانی گذشت...تو قسمت قبل با اجازه حضار محترم و محترمه یه بخش ۱۲۶ بیتی را تموم کردیم(کف و جیغ و هورا فراموش نشه!)حالا قسمت ق…
محمدصادق مختاری·۲ سال پیششاهنامه خوانی؛ قسمت سی وششمتوی قسمت قبل دیدیم که فرستاده از فریدون پرسید میزاره منوچهر باهاش یه سر برن پیش عمو سلم و عمو تور و فریدون هفت و هشت تا درشت و آبدار نثار خ…
محمدصادق مختاری·۲ سال پیششاهنامه خوانی؛ قسمت سی و پنجمآنچه در شاهنامه خوانی گذشت...تو قسمت قبل دیدیم که نقشه سلم و تور بهم ریخت، حالا چرا؟ چون با کلی مهربونی میخواستن خیلی نرم منوچهر را از زیر…
محمدصادق مختاری·۲ سال پیششاهنامه خوانی؛قسمت سی و سومانچه در شاهنامه خوانی گذشت...تو قسمت قبل دیدیم که فریدون سر جاده تهران - توران(تهران؟جدا از کجا درش اورم؟!) نشسته بود و همه فک و فامیلا و د…