Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۱۳ دقیقه·۱ سال پیش

ما اکثرمان خداباوران و یا خداناباوران موسمی هستیم! | و من نیز حتی خداناباور بودم و شاید شما هم حتی!

چه چیزی را کتمان می‎‌کنیم؟

ايمان به خداوند، در عمق روح انسان‌ها وجود دارد، به طوری که حتی آن کسی که ادعا دارد خدا را باور ندارد نیز وقتی در برابر حوادث تلخ، قرار می‌گیرد، ناگهان وجدان و فطرت خداجویش بیدار شده و خدا را می‌خواند.

https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA-ol6yzobyp14f
یکی از ما، هزار و چهارصد سال پیش!

هشام بن مغیرة المخزومى، موقعى که ضررى یا شرّى و مکروهى به او می‌رسید، خدا را براى رفع آن نکبات و شرور می‌خواند ولى وقتى که خداوند بدى‌ها را از او دور می‌کرد مانند کسى بود که به هیچ خدایى اعتقاد نداشت و خداشناسى و خداپرستى از او زائل مى‌گشت. یعنی یک‌جور خداباوری و ناخداباوری موسمی، فصلی، ناپایدار و کوتاه‌مدّت!

بادهای موسمی!
بادهای موسمی!

نقل است که شان نزول آیه‌‌ی ۱۲ سوره یونس، همین رفتار هشام بن مغیره المخزومی، است.

آیه‌‌ی ۱۲ سوره یونس:

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

و هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فوراً ما را به دعا می‌خواند و آن‌گاه که رنج و زیانش را برطرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز می‌گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است! اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.

یکی دو دقیقه‎‌ی ابتدایی این ویدئو را ببینید:
https://www.aparat.com/v/bdQaj
آیه‌ی ۲۲ سوره یونس:

«هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ ۙ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ: اوست آن که شما را در برّ و بحر سیر می‌دهد تا آن‌گاه که در کشتی نشینید و کشتی با باد ملایمی سرنشینان را به حرکت آرد و آنها بدان شادمان و خوشوقت باشند ناگاه باد تندی بر کشتی بوزد و سرنشینان از هر جانب به امواج خطر در افتند و خود را در ورطه هلاکت ببینند آن زمان خدا را به اخلاص و دین فطرت بخوانند که (بارالها) اگر ما را از این خطر نجات بخشی دیگر همیشه شکر و سپاس تو خواهیم کرد.»

https://www.aparat.com/v/NhcPk
حالا لطف کنید و جملات زیر را با دقت بخوانید:

انکار وجود خدا که دعوی فاسد و سخیف و قبیحی است و نشاندن و جا دادن آن در فکر نیز دشوار و پر زحمت است، هر قدر هم گستاخانه و فاسقانه باشد، کسانی دیده شده‌اند که، از سر عُجب و غرور و برای عرضه‌داشت مفاهیم و دریافت‌هایی متجدّدانه و به دور از ابتذال از جهان، در ظاهر اعتقاد به آن را به خود بسته‌اند که اگر هم نسبتاً دیوانه باشند، مع‌الوصف چندان قوی نیستند که خدانشناسی را در ضمیر خود متمكّن سازند. هرگاه ضربه‌ی شمشیر جانانه‌ای به سینه‌ی آنان وارد کنید، دست به سوی آسمان بلند خواهند کرد و چون ترس یا بیماری، این شور و حرارتِ اباحتیِ بلهوسانه را خاموش سازد، باز خواهند گشت و، پنهان از دیگران، به پیروی از معتقدات عامّه‌ی مردم و همانند آنان عمل خواهند کرد. اعتقادی جزمی که جزوِ وجود آدمی شده باشد چیزی است و الهامات سطحیِ مولودِ انحرافِ ذهنی ناتوان از جهت‌یابی که در عالم خیال طعمه‌ی بی‌پروایی و تذبذب گردد چیزی دیگر. بس بی‌مغز و تیره‌روزند کسانی که می‌کوشند بدتر از آن باشند که میسّرشان است!

  • لطف کنید بار دیگر این جمله را بخوانید:

بس بی‌مغز و تیره‌روزند کسانی که می‌کوشند بدتر از آن باشند که میسّرشان است!

فکر می‎‌کنید این جملاتی که خواندید از چه کسی بود؟

از یک آخوند، حجه‌‎الاسلام، آیت‎‌الله و علّامه‎‌ی مسلمان؟ خیر! این جملات از یک فیلسوف قرن شانزدهمی به نام «میشل دو مونتنی». مردی که درباره‌‎اش گفته‎‌اند: «هیچ نظریه‌ای مطرح نکرد، اعتمادی به عقل و منطق نداشت، و هیچ علاقه‌ای را نسبت مجاب کردن مخاطبین نسبت به چیزی از خود نشان نداد.» او کتابی به نام جُستارها دارد که حول یک سؤال اساسی که دغدغه‌ی همه‌ی ما است، می‌گردد:

«یک فرد چگونه زندگی می‌کند؟ یک شخص چگونه دست به انتخاب‌هایی هوشمندانه و شرافتمندانه می‌زند، خودش را می‌شناسد، به عنوان یک انسان رفتار می‌کند، با دیگران به خوبی رفتار می‌کند و آرامش خاطر بدست می‌آورد؟»

مردی که نیچه با تمام بی‌جانی‌اش (!) او را نیرومندترین جان‌ها می‌نامید. البته ناگفته نماند که بنده نیچه را دوزار هم قبول ندارم و این جمله‌ی از نیچه را صرفاً برای این آوردم که بگویم آدمی با آن همه سبیل و آن همه مرید و طرفدار که برای خدا تره هم خرد نمی‌کرد، چنین نظری درباره‌ی «مونتنی» دارد.

آن‌گاه که می‌خواهی دعا کنی و حتی بلد نیستی!

فیلم «جاذبه» اثر «آلفونسو کوارون» را به خاطر دارید. آنجایی که زن فضانورد که نقشش را ساندار بولاک بازی می‎‌کرد، از همه چیز و همه جا ناامید شده بود و مرگ را در دو قدمی‌اش می‌دید. آنجایی که فطرتش بیدار شده بود و می‌خواست برای نجات خودش دعا کند ولی می‌گفت هیچ کس به من دعا کردن را یاد نداد. این همان خداباوری فطری است که بالاخره دیر یا زود در همه بیدار می‌شود. دقیقه ۵۹ فیلم را ببینید:

https://www.aparat.com/v/c5DtI
آیه ۲۳ سوره یونس:

«فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ ۖ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌: اما پس از آنکه خدا از غرق نجاتشان داد باز در زمین به نا حق ظلم و ستمگری آغاز کنند. ای مردم شما هر ظلم و ستم کنید منحصراً به نفس خویش کنید در پی متاع فانی دنیا، آن‌گاه در آخرت به سوی ما باز می‌گردید و شما را به آنچه می‌کرده‌اید آگاه می‌سازیم.»

https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D9%8F%D8%B1%D8%AF-bqu58uw0wyxw
امّا آیا خداباوران همیشه به خدا باور دارند و خداناباوران همیشه به خدا باور ندارند؟!

آن کسی که ادعای خداباوری دارد نیز همیشه به خدا باور ندارد که اگر داشت الان وضع دنیا با این حجم مدعی خداباوری این گونه نبود. خداباوری، فقط به زبان و به ادعا که نمی‌شود، باید در عمل رسوخ کند که کمتر رسوخ می‌کند. ما مثلاً مذهبی‌ها "خدا" "خدا" زیاد می‌کنیم ولی آن قدرها هم که باید و شاید، تابع دستورات و فرامین خدا نیستیم.

در رفتار، از زمین تا آسمان، با این کلام امام رضا علیه‌‎السلام که فرمود: «الإیمانُ هُوَ مَعرِفَةُ بِالقَلبِ وَ اِقرارُ بالِلسّانِ وَ عَملَ بِالاَرکانِ؛ ایمان عبارت است از: شناخت قلبی، اقرار و اعتراف زبانی و عمل با اعضا و جوارح.»، فاصله داریم.

اکثرمان، در بهترین حالت ممکن، مصداق «تُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ» هستیم یعنی به برخی از دستورات کتاب خدا که راحت هستند و یا ضرر مادّی (به زعم خودمان ضرر، وگرنه در هیچ‎‌کدام، ضرری وجود ندارد!) برایمان ندارند پایبند هستیم ولی به برخی از دستورات خدا که سخت‎‌تر هستند و یا برای اجرای آن باید مایه تیله گذاشت، پایبند نیستیم. خود بنده، خداباوری‎ام از این نوع است.

امّا آیا خداناباوران نیز همیشه خداناباور هستند؟ بنده این را هم قبول ندارم. هیچکس نمی‎‌تواند جز به زبان ادعای خداناباوری کند. و چه بسا خداناباورانی که در عمل بیشتر تابع دستورات خدا هستند، تا مدعیان دروغینِ خداباوری.

فرعون خداناباوری که خودش روزگاری ادعای خدایی می کرد، دم مرگ گفت من مسلمان هستم!

جمله‎‌ی «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی»، جمله‎‌ی فرعون و فرعونیان در تمام زمان‌‎ها است. فراعنه به هیچ خدایی، به جز خود باور ندارند. امّا فرعون معروف که حضرت موسی علیه‌السلام می‎‌خواست به راه بیاوردش، به راه نیامد تا زمانی که در آب نیل غرق شد و آب به خرخره‌‎اش رسید.

https://www.aparat.com/v/4Z02i

می‌ترسم آب به خرخره‌مان هم برسد و ما بدتر از فراعنه، باز هم ایمان نیاوریم!

https://vrgl.ir/RgMKT
آیه ۹۰ سوره یونس:

«وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ: و ما بنی‎‌اسرائیل را از دریا گذرانیدیم پس آنگه فرعون و سپاهش به ظلم و ستمگری آنها را تعقیب کردند تا چون هنگام غرق فرعون فرا رسید گفت: اینک من ایمان آوردم که حقّاً جز آن کسی که بنی‌اسرائیل به او ایمان دارند خدایی در عالم نیست و من هم از مسلمانان و اهل تسلیم فرمان او هستم.»

https://www.aparat.com/v/fEbZW
تناقضِ بچه مذهبی‌های بی پول و یا حتی خرپولی که به خدا باور دارند ولی از ازدواج کردن می‌‎ترسند و یا به بی‌‎پول جماعت، دختر شوهر نمی‎‌دهند!

از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نقل است که فرمودند: «رزق را در ازدواج جستجو کنید.» پیامبر (ص) این حرف را از خودش نمی‌زند، این حرف خدای عزیز است که در آیه‌ی ۳۲ سوره نور، وعده می‌دهد که اگر مردان و زنان بی‌همسر ازدواج بکنند، آن‌ها را از فضل خودم بی‌نیاز می‌کنم و در ادامه، محض اطمینان، می‌فرماید که من وسعت‌دهنده و دانا هستم:

«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ: مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌‏نیاز می‌سازد خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»

https://virgool.io/MAHDIJAN/%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D9%88%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF-zgnbtptn2zdt

و متاسفانه این‌ها هیچ‎‌کدام دلیل نمی‎‌شوند که بچه‎‌مذهبی‌‎ها، با اطمینان و باور قلبی، به سراغ ازدواج بروند و یا آن خانواده‌‎ی مذهبی، با اعتماد به وعده‎‌ی قطعیِ الهی، به کسی که پول و پَلِه ندارد (حتی اگر جنم کار و تلاش و تشکیل زندگی را داشته باشد)، دختر شوهر بدهند.

https://www.aparat.com/v/cobaE
تناقض مذهبی بودن ما و ترس از فرزنددار شدن ما به خاطر فقر و تنگدستی و یا هر کوفت دیگر !

طبق آمارهای منتشر شده روزانه بیش از هزار سقط جنین در کشور ما صورت می‎‌گیرد. آیا تمام این سقط جنین‎‌ها از سوی کسانی صورت می‌‎گیرد که مذهبی نیستند و یا به خدا باور ندارند؟ آیا جلوگیری از فرزندار شدن خودش به نوعی دست به سقط جنین زدن نیست؟! خانواده مذهبی واقعی، آن خانواده‌ای است که از فرزنددار شدن نترسد و به این که روزی فرزندانش را خدا می‌رساند باور داشته باشد.

  • خداوند متعال در آیه‌ی ۳۱ سوره اسراء می‎‌فرماید:

«وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا: و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزی می‌دهیم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگی است!»

https://www.dalfak.com/w/r1m2mu/%D9%82%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%87-31-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%8C-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8F
آیه‌ی ۲۱ سوره حشر:

لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ:

اگر ما این قرآن (عظیم الشأن) را (به جای دلهای خلق) بر کوه نازل می‌کردیم مشاهده می‌کردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می‌گشت. و این امثال را برای مردم بیان می‌کنیم باشد که اهل (عقل و) فکرت شوند.

ما چگونه مسلمانی هستیم که با شنیدن این همه آیه‎‌ی قرآن حتی ککمان نمی‌‎گزد؟ نکند لقمه‌‎های حرام این بلا را به سر ما آورده است؟

  • هنگامى که عمربن سعد سپاهیان خود را براى جنگ با ایشان آماده کرد و از هر سو آن حضرت را در محاصره گرفتند و امام علیه‌‎السلام به‌سوى دشمن بیرون آمد و آنها را به سکوت دعوت کرد، اما خاموش نشدند، خطاب به آنها فرمود: واى بر شما! شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا مى‌خوانم بشنوید ... همه شما از من نافرمانى مى‌کنید و به سخنان من گوش نمى‌دهید؛ زیرا شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر دل‌هایتان مُهر [غفلت] خورده است.

نکند لقمه‌‎های حرام کور و کرمان کرده و بر ‎دل‌هایمان مهر غفلت زده است که این چنین حتی کوه‎‌ها، چغرتر و بدبدن‎‌تر شده‌‎ایم؟

امّا اگر از لقمه‎‌ی حرام است که این بلا بر سر ما آمده است چرا «فضیل بن عیاض» سردسته‎‌ی معروف دزدان زمان خویش تنها با شنیدن یک آیه، برای همیشه، دست از دزدی برداشت؟ نکند لقمه‌‎های ما حتی از لقمه‎‌های دزدی هم حرام‌تر و آلوده‌تر شده است؟!

  • فضیل بن عیاض، یکی از دزدان معروف بود. کاروان‌‎ها را مورد دستبرد قرار می‌داد و با نهایت زبردستی، اموال مردم را به غارت می‎‌برد. کاروان‌‎هایی که از منطقه‎‌ی سرخس می‌‎گذشتند، تمام مراقبت‎‌های لازم را به کار می‌‎بردند که به چنگ فضیل گرفتار نشوند.
    این راهزن خطرناک، به دام عشق دختری افتاد و تصمیم گرفت شبانه خود را به خانه‌ی معشوقه‌ی خود برساند و از وصل او کامیاب شود. نیمه‌شب، از دیوار خانه‌‎ی دختر بالا رفت ولی هنوز، قدم به خانه‌ی او نگذاشته بود که آهنگ دلنشینی از خانه‎‌ی مجاور شنید. گوش فرا داد، مردی قرآن می‎‌خواند و به آیه‎‌ی ۱۶ سوره‌ی حدید رسیده بود:
    اَلَمْ یَأن للَّذینَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللهِ: آیا هنوز وقت آن نرسیده که دل‌های مردم با ایمان با یاد خدا خاضع و خاشع شود؟
    شنیدن این آیه، چنان تحوّلی در درون فضیل به وجود آورد که بی‌‎اختیار گفت:
    خداوندا! وقت آن رسیده است؛ و فوراً از دیوار پایین آمد و از گناهی که در نظر داشت چشم پوشید.
    همین تذکر سبب شد که فضیل از تمام آلودگی‌‎ها، خود را نجات دهد و دست از دزدی و گناه بشوید. در همان شب که این دگرگونی در درون فضیل پدید آمده و او را سرگردان و منقلب ساخته بود، گذرش به کاروان‌سرایی افتاد که کاروانی در آن فرود آمده و بار انداخته بود.
    فضیل در گوشه‎‌ای خزید و سر به گریبان، بر گذشته‌‎ی پرگناه خود افسوس می‎‌خورد. در آن حال شنید که کاروانیان درباره‎‌ی ساعت حرکت سخن می‌‎گویند.
    یکی از کاروانیان می‎‌گفت: رفقا! امشب حرکت نکنید و بگذارید هوا روشن شود، زیرا به قرار اطلاع، فضیل بر سر راه است و خطر او قافله را تهدید می‌کند.
    سخن اضطراب‎‌آمیز کاروانیان، آتشی در دل فضیل برافروخت و از اینکه جنایات او، این چنین مردم را مضطرب و پریشان ساخته به شدت متأثر شد و بی‌‎اختیار از جا برخاست و گفت:
    مردم بدانید من فضیل بن عیاضم و آسوده‎‌خاطر باشید که دیگر فضیل دزدی نمی‌‎کند و سر راه را بر کاروانیان نمی‌‎بندد. او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه کرده است.
حکایتی از گلستان سعدی:

ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌خواند. صاحبدلی بر او بگذشت. گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت: از بهر خدا می‌خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان:

گر تو قرآن بر این نمط خوانی

ببری رونق مسلمانی

  • به زعم بنده‎‌ی از سر تا پا تقصیر، اشاره‌‎ی سعدی در این حکایت، فقط به خواندن قرآن با صدای ناخوش نیست. خواندن قرآن با صدای ناخوش، تنها استعاره‌‎ی خُردی است از نفهمیدن قرآن، بد تعبیر و تفسیر کردن قرآن، عمل نکردن و یا عمل نصفه و نیمه کردن به آیه‌های قرآن است.
https://www.aparat.com/v/g30fk
آیه ۱۳۶ سوره نساء:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا:

ای کسانی که (به زبان) ایمان آورده‌اید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است.

https://www.aparat.com/v/FzbCB
آن‌هایی که مرا و امثال مرا "عرزشی" خطاب می‌‎کردند، با هر قصد و غرض و یا مرضی که این حرف را می‎‌زدند، راست می‎‌گفتند، حتی اگر خودشان نمی‌‎دانستند!

همگی بدانید، من و هر آن کس مثل من که به آیه‎‌های قرآن عامل نباشد، نمی‌‎تواند خود را ارزشی بداند. مادامی که ما مثلاً بچه مذهبی‌‎های صرفاً ریش‎‌دار و شیعه‎‌های شیشه‌‎ای (چون با پرتاب یک شن کوچک به سوی باورهایمان، مثل شیشه‌‎ای نازک، ترک می‎‌خوریم! مقاومتمان در برابر گناه نیز، مانند برخورد سنگ‎ریزه‌‎ای‎ به شیشه‎‌ای نازک، می‎‌شکند!)، آیه‌‎های قرآن را فقط بخوانیم و برای هم نقل کنیم ولی به آن عمل نکنیم و یا نصفه و نیمه عمل کنیم، همان «عرزشی» هستیم، نه «ارزشی»! مادامی که این آیه‎‌های زیبا و پر مفهوم قرآن را فقط برای هم تکرار و ماکیاولی‌‎وار(!) به وقت نیاز مصادره به مطلوبشان کنیم تا خرمان از پر بگذرد، خودمان را «خر» (كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ: حتی بدتر از خر!) فرض کرده‌‎ایم و گویی داریم «یاسین» را در گوش «خر»هایی که همان خودمان باشیم، عرعر می‌کنیم! و خیّام چه زیبا سرود:

آبادی بتخانه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست!

https://vrgl.ir/zj7cH
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%88-%DA%86%D9%86%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-o7ypk7akled8
پنج یادداشتی که پیش از این یادداشت منتشر کردم:
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%91%DA%AF%DB%8C-e6q2chgslo8d
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-fy2itrllj0pl
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D9%87%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B7%D9%84%D8%A8-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85-%D8%A2%D9%86-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%AC%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85-%D8%A2%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86-yjcakwkuncgh
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D9%84%D9%91%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%DA%A9%D8%A7%DA%AF%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-fgkeq2ukhb4f
https://virgool.io/weeklyChallenge/%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%DB%B2%DB%B4-%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87-yum3h4j5ygi5
حُسن ختام:
https://www.aparat.com/v/vw9ds
خداقرآنخودشناسیازدواجکتاب
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید