بعد از دوسال حضور در ویرگول وقتش رسیده که دوباره یک نگاهی به گذشته بندازم و ببینم در یک سالی که گذشت چه کارهای کردم و چه کارها نکردم. اما قبل از اون باید بگم شاید سال آینده در ویرگول نبودم. اتفاقاتی افتاده که ترجیح میدم یک وبلاگ خصوصی تاسیس کنم تا اینکه در اینجا نادیده گرفته بشم. جناب دست انداز خیلی از حرف ها رو زدن. خیلی از حرف ها هم زده نشده و همون بهتر که زده نشه. اما این تصمیمی هست که گرفتم و امیدوارم به زودی بتونم عملیش کنم.
خوب بریم سراغ سالی که گذشت. اول از همه مطلبی رو که تحت تولد یک سالگی در ویرگول منتشر کردم رو برای آشنا شدن با ترین های سال قبل میتونید ببینید:
بیشترین لایک و کامنت با اختلاف میرسه نوشته "چرا من در اینستاگرام نیستم؟" که برای این نوشته مفتخر به دریافت دیپلم افتخار بهترین "چرا و چگونه" ویرگول شدم. که از همینجا از آقای دست انداز مبتکر چالش های گوناگون در ویرگول (که هرگز توسط ویرگول مورد استقبال قرار نگرفت، برعکس کسانی که یک جورایی اشنای ویرگول؟! بودند) تشکر کنم.
اما اگر این نوشته رو مد نظر قرار ندهیم بیشترین لایک ها متعلق است به نوشته های: "سردار سلیمانی یک آرمان است نه یک فرد"،"پوچی، افسردگی، خودکشی"، "کار نازی ها اخلاقی بود" و "معرفی فیلم پاراسایت"
همونطور که گفتم پرکامنت ترین مطلبم همون مطلب اینستاگرامی! بود. اما بعد از اون، مطالب:"وای بر شما مردم مصرف گرا..." ، "تاملات یک ذهن پریشان در باب شکاکیت دکارت"، "چه شد؟ (مروری بر اتفاقات بنزینی اخیر)" و "چرا مختار به جبریم و چرا مجبور به اختیار؟" قرار میگیره. در مورد مطلب دکارتی هم این نکته رو بگم که یکی از دوستان مطلبی رو در نقد این مطلب در ویرگول منتشر کرد که من اتفاقی دیدمش و جواب هم دادم. نکته ای که میخوام بگم اینه که اگر مطلبی رو در نقد مطلب بنده می نویسید حتما لینک اون رو برام کامنت کنید تا اگر مطلب اشتباهی نوشته بودم اصلاحش کنم و یا حداقل توانایی دفاع از خودم رو داشته باشم. اینکه یک نفر بره یک گوشه دنیا یکی رو نقد کنه با خودش هم بگه ایول من جوری نقد کردم که جوابی نداشت بهم بده این به نظرم جالب نیست.
اما پربازدید ترین مطلب هم میرسه به مطلب "سریال چرنوبیل: فاجعه ای در قاب هنر" مطالب دیگری هم که در پربازدیدترین ها بودند عبارت اند از:"معرفی کتاب هایی که در تعطیلات خوانده ام"، "نقد سخنان رائفی پور در باب اقتصاد" و "معرفی فیلم| جوکر: سینما، نه کمیک" در مجموع به نظر میرسه معرفی فیلم و کتاب بازدید بیشتری داره نسبت به سایر مطالب که جای بسی امیدواری هست. اما نکته ی جالبتر اینکه پست اینستاگرامی!؟ من حتی به 300 بازدید هم نرسیده. به این ترتیب فکر میکنم رکورد نسب بازدید به لایک و کامنت رو شکسته باشه.
در سال گذشته متاسفانه ماجراهای میمنت و مبارکی در سراشیبی سقوط قرار گرفتن اما خوشبختانه داستان های کوتاهم مورد اقبال عمومی قرار گرفت طوری که امر بر من مشتبه شد که نکنه خبریه. نکنه توانمندی های خاصی در وجودم هست که میتونم از اونها در راه اعتلای فرهنگ و ادبیات میهن اسلامی استفاده کنم اما خب این حس غرور و افتخار زودگذر سریعا خاموش شد و اجازه ندادم عنان زندگیم رو در دست گرفته و منو به هرطرف میخواد بکشه.. از اونجایی که مطلب تا همینجاش هم پر شده، لینک انتشارات داستان هام رو میذارم تا اگه احیانا شیطون گولتون زد برید یه نگاهی بندازید.
در پایان هم طولانی ترین مطلبم هست که 76 دقیقه برای خوندنش زمان لازمه. اما در عین ناباوری نزدیک 80 درصد مطلب خونده شده. درحالیکه حدس خودم کمتر از 50 درصد بود در حالیکه مطالب 5-6 دقیقه ای هم دارم که کمتر از 70 درصد مطالعه شدن. این نکته خیلی برام جالب بود:
حرف برای گفتن زیاده و مطلب برای بازنشر دادن بیشتر. اما فعلا همینقدر رو از حقیر بپذیرید. امیدوارم در آینده بیشتر مایه بذارم.
مطالعه کنید، فیلم خوب ببینید، پادکست گوش کنید، توی چالش شرکت کنید، پست ها رو لایک کنید، کامنت انتقادی بذارید، از کامنت انتقادی ناراحت نشید، همدیگه رو بلاک نکنید، مثل مسئولین ویرگول نباشید، صبح جمعه قیمت ها رو چک نکنید، قبل اینکه نماز تموم بشه صف رو ترک نکنید، کلاس زبان نرید چون خارجیا همه شون فارسی بلدن، هرکی هرچی گفت باور نکنید، واسه چغوکا نون خشک بریزید دوست دارن، برفا رو بی هوا از روی پشت بوم نریزید پایین شاید یکی داره رد میشه، مثل فیروزکوه و دماوند باشید، همدیگه رو دوست داشته باشید، موفق و سربلند و پایدار باشید.
نوشته قبلیم: