مصطفی طلیس چی·۳ سال پیشجَلدمینای کوچکی داشتم که دیوانه وار دوستش میداشتم. آن مقدار که همواره درب قفسش را باز میگذاشتم مبادا حس اسارت چهره مرا پشت میله ها پیش چشمانش م…
مصطفی طلیس چی·۳ سال پیشزخمیدر این جنگ نابرابر تو پاره های دلم را و من یادبود زخمهایی که خورده ام را به غنیمت برده ایم.تو با تیغ چشمانت به مصاف زلال اشکهایی آمدی که شک…
مصطفی طلیس چی·۳ سال پیشچند شعر کوتاهپاییز عاشق کش!ای فصل بی حاصلِ هزار رنگدست از سرِ عشاق بردارتا درختان را عریان کنیتا بغض آسمانت به زمین برسدجان به لب می رسانیهزاران یاد زند…